بازخوانی مجله به مناسب سالگرد اولین نمایش «کشتار با اره برقی در تگزاس» در سال 1974
«کشتار با اره برقی در تگزاس» چگونه ساخته شد؟
دنیای تصویر شماره 198
توبي هوپر قصد داشت فيلمي بسازد که به چشم بيايد. بازسازي او از فرانکنشتاين نتوانسته بود توجهي به خود جلب کند اما دليل ماجرا اين بود که او آن را در هشت سالگي ساخته بود. گذشته از اين اولين فيلم سينمايياش به نام پوست تخممرغها (1969)، که با بودجهاي معادل صد هزار دلار ساخته شد، با وجود اينکه درام تجربي خوبي بود اما به ذائقهي تماشاگران کسلکننده و پرافاده آمد و بعد از 50 نمايش از پرده پايين کشيده شد.
مدتي گذشت تا اينکه هوپر ايدهي اصلي را پيدا کرد. روزي او در فروشگاه پر از جمعيتِ سيرز در آستينِ تگزاس در مقابل رديفي از ارّه برقي ايستاده بود که تصميم گرفت با استفاده از همين ارّه برقيها راه خود را به درون تماشاگران باز کند. بعد او به ماجراي واقعي اد گين و قتلهاي زنجيرهاي او فکر کرد («وقتي يازده ساله بودم، اقواممان که اهل ويسکانسين بودند، با تعريف کردن قصههاي اد گين من را حسابي ميترساندند») و ناگهان موجي از فيلمهاي محبوب اش را به ياد آورد؛ از بچهي عنکبوتي گرفته تا دوميها ساخته جان فرانکنهايمر و روانيِ آلفرد هيچکاک، که مورد آخر با الهام از قتلهاي اد گين ساخته شده است. نتيجهي تلاشهاي هوپر ساخت فيلمي 16 ميليمتري با بودجهاي معادل 150 هزار دلار ظرف 32 روز پيدرپي بود. هوپر نام فيلم را کشتار با ارّه برقي در تگزاس گذاشت.
فيلم داستان گرفتار شدن پنج جوانِ مسافر در چنگال صورتچرمي (Leatherface) و خانوادهي آدمخوارش را روايت ميکند. در خانهي درب و داغونِ مملو از چکشهاي چوبي، چنگکهاي مخصوص کشتارگاه و ابزارآلات برقي در حاشيهي تگزاس، ما هيچ چيز نميبينيم اما همه چيز را احساس ميکنيم. فيلمبرداري هنجارشکن، تدوين بيپروا، طراحي صداي دلخراش و جزئيات موجود در تصاوير فيلم آن قدر تاثيرگذارند که در طول تماشاي فيلم تماشاگر احساس ميکند با چکشي مدام به جمجمهي او ضربه وارد ميشود. سواي تمامي اين موارد، کشتار با ارّه برقي در تگزاس فيلم بامزهاي هم هست…
کشتار با ارّه برقي در تگزاس از وقايع زمان خود –جنگ ويتنام، شورشهاي مربوط به حقوق مدني و تحريم نفتي– بسيار تاثير گرفته اما فيلمي متعلق به تمامي دورانهاست، که گريز از محدودهي تاثيرگذاري آن غيرممکن است. وقتي در سپتامبر 2010 از توبي هوپر پرسيديم: «نگران نبوديد که تماشاگران آماده تماشاي چنين فيلمي نباشند؟» او پاسخ داد: «نه، دلم ميخواست آنها را درب و داغون کنم.»
لحظهي فراموشنشدني: سکانس سر ميز شام؛ سالي (مريلين برنز) به صندلي بسته شده و اعضاي خانوادهي به طرز بيرحمانهاي او را شکنجه ميدهند. اين سکانس ظرف 27 ساعت و در گرماي 120 درجهي فارنهايت فيلمبرداري شده و به همين خاطر در حين تماشاي آن درد کاملا ملموس است.
احساس غرور ميکنم
گپي کوتاه با توبي هوپر، کارگردان «کشتار با ارّه برقي در تگزاس»
از اينکه فيلم شما در رايگيري بهترينهاي ژانر وحشت شمارهي يک را به دست آورده، چه احساسي داريد؟
اين… بهتر از اين نميشد… دلم ميخواهد بگويم که… (مکثي طولاني ميکند) واقعا از اين واقعه خوشحالم و احساس غرور ميکنم. با تمام وجود اين عرض ارادت به فيلم را احساس ميکنم و از همه متشکرم؛ خيلي بيشتر از آنکه کلمات بتوانند احساسم را بيان کنند.
وقتي که در حال ساخت فيلم بوديد، احساس ميکرديد که در حال خلق شاهکاري هستيد؟
ميدانستم که مردم به تماشاي فيلم خواهند رفت. ميدانستم فيلمي که ساختهام اثري متفاوت است و به همين خاطر سر و صدا به پا خواهد کرد. اما مطمئن نيستم که انتظار داشتم فيلم به همشهري کينِ ژانر وحشت تبديل شود.
شنيدهها حاکي از اين است که کار فيلمبرداري بسيار شاق بوده…
در پايان کار، همه ديگر از کوره در رفته بودند. تمامي عوامل مثل ديوانهها حرف ميزدند. همه شاکي بودند. من آنها را خيلي تحت فشار قرار داده بودم. عوامل فيلم و بازيگرها از من متنفر بودند. روز آخر وقتي جشن پايان کار گرفته بوديم من روي بالکن خانه نشسته بودم و گروهي از عوامل در گوشهاي جشن گرفته بودند و تعدادي از بازيگرهاي فيلم هم در گوشهاي ديگر پايان کار را جشن گرفته بودند. بين ما حسابي اختلاف افتاده بود.
اسم فيلم يکي از عوامل موفقيت آن بوده است. چه وقت اسم فيلم را انتخاب کرديد؟
با اسامي مختلف بازي ميکرديم؛ يک بار «کلهپنيري» به ذهنمان رسيد و بعد به نظرم به «صورتچرمي» رسيديم. «قتل با ارّه برقي در تگزاس» که به ذهن ام رسيد، آن را به کشتار با ارّه برقي در تگزاس تغيير دادم. با خودم در اين فکر بودم که شايد عنوان غلوانگيزي باشد. نظر عوامل را که پرسيدم، يکي از آنها گفت بدون شک نامزد او به تماشاي فيلمي با اين عنوان نخواهد رفت. اين طور شد که مطمئن شدم عنوان درستي براي فيلم انتخاب کردهام!
ما در فيلم شما فقط سه نفر کشته ميشوند. بهتر نبود اسم فيلم را ميگذاشتيد «آشوب با ارّه برقي در تگزاس»؟
آره، بايد همين را ميگذاشتيم! (ميخندد) اما کشتار با ارّه برقي در تگزاس عنوانيست که هيچ وقت از حافظهتان پاک نميشود!