محمد جلیلوند: شخصیتهای مکمل با وجود آن که همیشه زیر سایه شخصیتهای اصلی قرار دارند، نقش مهمی در شکل گیری قصه و پیشرفت آن دارند. به واسطه همین اهمیت، بازیگران نقشهای یاد شده نیز به مرور به جایگاه خاصی دست پیدا کرده و یکی از اهرمهای موفقیت یک اثر نمایشی به حساب میآیند. به ویژه در سریالها که به واسطه تعدد شخصیتها، نقشهای مکمل و به تبع آن بازیگرانش هم اهمیت فوق العاده ای پیدا میکنند. تا جایی که همپای شخصیتهای اصلی پیش رفته و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار میدهند. سریال «خاتون» ساخته تینا پاکروان که این روزها در حال پخش از پلتفرم نماوا است، یکی از کارهایی است که در آن توجه ویژهای به نقشهای مکمل شده و از این حیث کاملاً پروپیمان به نظر میرسد. به همین بهانه نگاهی گذرا به چهار شخصیت مکمل زن آن و نقش آفرینهایشان میاندازیم.
*ستاره پسیانی/پروین
یکی از دسته بازیگرانی که پس از درخشش در تئاتر به سینما آمدهاند، ستاره پسیانی است که در دو سه سال اخیر روند صعودی چشمگیری داشته و در نقش پروین کاملاً به قواره نقش درآمده است. دوست صمیمی قهرمان داستان با شخصیتی آرمان گرا و وطن پرست که از همان سکانس مهمانی خانه سرهنگ سنگری کاشت اطلاعات دربارهاش صورت میگیرد. به همین خاطر هم همراه شدنش با گروهی از چریکهای مسلح ضد روس، منطقی جلوه کرده و کشته شدنش نیز یک تراژدی هولناک از نگاه تماشاگر به حساب میآید. بازی برون گرا و گرم ستاره پسیانی به بهترین شکل با این شخصیت جفت و جور شده و مخاطب را کاملاً به سمت خود میکشاند.
*بهناز جعفری/رعنا
بازی در نقشهایی که یکی از ارکان آن لهجهای خاص از یک منطقه جغرافیایی است، چالشی سخت و در عین حال جذاب برای بازیگر به حساب میآید. بهناز جعفری از آن دسته بازیگرانی است که استعداد خوبی در این امر داشته و شاهد آن هم نقش کوتاه اما اثرگذار وی در خاتون است. شخصیتی رنج کشیده و فقیر با خصوصیاتی کاملاً تیپیکال که نمونههای مشابه زیادی داشته است. جعفری که شناخت خوبی از زنان این طبقه و منطقه داشته، ظرافتهایی به خرج داده تا از یک شخصیت کاملاً کلیشهای، شخصیت تازهتری بسازد. کاری که در انجامش موفق بوده و سکانس دونفره او با نگار جواهریان در خانه محقر روستاییاش، شاهد آن است.
*شبنم مقدمی/فخرالنسا
زنان در سیستم ارباب و رعیتی جایگاه پایینی داشته و به خاطر تحقیر شدنهای مکرر در جوانی به دست زنان دیگر ارباب یا مادران آنها، پر از کمبودهای عاطفی و سرشار از کمپلکسهای روحی هستند. همه اینها هم دست به دست هم داده و شخصیتهایی از این جنس را به شخصیتهایی محصور در وادی کلیشه تبدیل کرده است. تینا پاکروان در مقام نویسنده فیلمنامه، تلاش زیادی برای کلیشه زدایی کرده و بخشی از این وظیفه را به بازیگران خود سپرده است. شخصیت فخرالنسا یکی از آنها است که تماشاگر را به یاد شخصیتهایی از جنس زنان سریال پس از باران میاندازد. اما انتخاب شبنم مقدمی و بازی متفاوت او در این نقش، ورق را به نفع پاکروان برگردانده و شخصیتی را به کار اضافه کرده که تک بعدی نبوده و به مرور و با پیشرفت داستان، لایههای بیشتری ازآن نمایان میشود.
*عاطفه رضوی/قدرت
ایفای نقش زنان فاقد جذابیتهای زنانه و نزدیک به وجوه مردانه، از آن دسته چالشهای جذاب برای بازیگران زن است که گاه به نتایج درخشانی هم ختم شده است. برای مثال میتوان به شخصیت کبوتر/قدرت در روسری آبی با بازی فوق العاده گلاب آدینه اشاره کرد. قدرت سریال خاتون نمونه دیگری در این رابطه است که شخصیتی فرعی اما درست پرداخت شده به نظر میرسد. زنی تنها ساکن یکی از روستاهای نزدیک به رشت که از سردی و خشونت سپری برای محافظت از خود ساخته است. با ورود خاتون زخمی به خانه او، با وجوه درونیاش نیز آشنا شده و پی به گذشتهاش میبریم. کاری که پاکروان بدون اضافه گویی و شاخ و برگ دادن بدون دلیل، انجامش داده و عاطفه رضوی هم پس از مدتها دوری از بازیگری به بهترین شکل آن را به نمایش گذاشته است. رضوی برای خلق قدرت، بیشتر تمرکز خود را روی نگاههای خود گذاشته و یک نقش مکمل خوب را به خاتون اضافه کرده است.