چهل سال از اولین و آخرین باری که دلیپ کمار و آمیتاب باچان در فیلم «قانون» مقابل هم قرار گرفتند، میگذرد. در میان ورقهای کتاب تاریخ سینمای هند، «قانون» ساخته رامش سیپی به عنوان تنها فیلمی ثبت شده که دو ستاره مرد سینمای هند را روبروی هم قرار میدهد، دو ستارهای که به دو دوران مختلف تعلق دارند
صنعت سینمای هند عاشق گروه بازیگران ستاره است. هرچه نامهای بزرگتری روی دیوارکوب فیلم نقش ببندد، علاقه تماشاگر بیشتر میشود.بیآنکه حتی چیزی در مورد مضمون فیلم بداند!
تماشاگر هندی بیشتر از کشورهای دیگر به ستارگان خود بها میدهد. وقتی کارگردان «شعله»، رامش سیپی اعلام کرد که باچان مقابل دیلیپ کمار در «قانون» ایفای نقش خواهد کرد، گروه بازیگران فیلم در زمانه خودش سروصدایی به پا کرد.
باچان ستاره دوران فیلمهایی چندستارهای بود، بنابراین به سهیم شدن سکانس، مقابل دوربین با ستارگان دیگر عادت داشت. اما دلیپ کمار نخستین ستاره سینمای هند بود که ستارگی را در این سوی آبها تعریف کرد. در زمانی که خبر ساخت «قانون» منتشر شد دلیپ کمار به بازی در فیلمهایی مانند «شورش/Kranti»، «سرنوشت/Vidhata» رو آورده بود. باچان تصویر «مرد جوان خشمگین» را کنار گذاشته بود و به بازی در فیلمهای چند ستارهای خو گرفته بود.
او کمدی، رمانس بازی میکرد، مقابل دوربین به قهرمانان زن ابراز عشق مینمود. با فیلمهایی مانند «نمک حلال»، «یتیم یا حرامزاده/Lawaaris» نسخه جدیدی از مرد جوان خشمگین ارائه داده بود، قالبی را که با «زنجیر» و «دیوار» آفریده بود، از نو ساخته بود.
در «قانون» دلیپ کمار و باچان، پدر و پسری هستند در دو سوی خط قانون. کمار پلیسی وفادار به لباس خود است که چیزی جز وفاداری به قانون نمیداند اما پسرش مسیر متفاوتی از پدر برمیگزیند.
سیپی گفته است:« آن زمان باچان در اوج بود. و آقای کمار تا آن دوران هنوز بهترین باقی مانده بود.آنها میخواستند فیلمی متفاوت بازی کنند و زمان درستی برای چنین حرکتی بود. هر دو فیلمنامه را شنیدند و هر دو بیهیچ سوالی موافقت کردند.»
رامش سیپی فیلم را ساخت، فیلمسازی که در تاریخ سینمای هند با «شعله» شهرت دارد. او به تازگی از فیلم نسبتا شکست خورده خود «شان» فارغ شده بود. شکی نبود که سیپی فیلمسازی را خوب میدانست. زوج نویسنده سلیم-جاوید فیلمنامه «قانون» را نوشت.نویسندگانی که در دهه هفتاد میلادی محبوبترین بودند.
کمار بشدت تحت تاثیر بازی باچان در «قانون» قرار گرفته بود تابدانجا که در سال 2013 در مصاحبهای از حضور باچان در صحنهها گفته بود.
«او حداقل دیالوگ داشت یا اصلاً هیچ دیالوگی نداشت و دوربین روی او متمرکز بود.یادم هست به رامش گفتم اینجا بازیگری است که راز بازیگری برای دوربین را فهمیده است.»
زمان فیلم حدود سه ساعت است. اما تمام فیلم به رابطه پدر و پسر میپردازد که جوهره فیلم در سکانسی خلاصه میشود که پدر و پسر پس از به قتل رسیدن راخی(مادر آمیتاب و همسر دلیپ کمار) یکدیگر را ملاقات میکنند.باچان به سوی جسد مادرش که در وسط اتاق قرار دارد میرود،گریه میکند و کنار پدرش مینشیند و بازوی او را میگیرد.
بدون ردو بدل شدن کلامی حالا پدر و پسر به یک تن تبدیل میشوند. و در تاریکترین لحظات زندگی کنار هم قرارمیگیرند.