بایگانی‌ها

زمانی منتقد فیلم بودم

زمانی منتقد فیلم بودم
زمانی منتقد فیلم بودم

▪️فیلم تازه کریستین پتزولد «در آتش/Afire» در برلیناله و در بخش مسابقه به نمایش درآمد و احتمالا  محبوب‌ترین فیلم جشنواره تا به امروز  است. منتقدان هالیوود ریپورتر، ورایتی، اسکرین، ددلاین، فیلم استیج ریویوهای مثبتی بر فیلم نوشتند و آخرین فیلم پتزولد را با رئالیسم های خاص اریک رومر مقایسه کردند.

فیلمبرداری ماه ژوئیه سال گذشته در آلمان شروع شد. پائولا بیر، بازیگر محبوب پتزولد در فیلم حضور دارد. دیگر بازیگران عبارتند از انو تربس، توماس شوربرت، یوناس داسلر و  لنگستون اوبیل.

داستان در یک تابستان داغ و خشک اتفاق می افتد. آتش ها در جنگل غیرقابل کنترل است. چهار جوان در یک خانه مخصوص تعطیلات در ساحل دریای بالتیک  که چندان از  روستای آهرنسهوپ دور نیست یکدیگر را ملاقات می کنند.بزودی به یکدیگر نزدیک می شوند.. دچار تردید و ترس می شوند… اما آتش ها آنها را نمی‌ترساند بلکه عشق است که دچار واهمه می‌کند آنها را….

پتزولد کارگردانی است که در کارنامه خود فیلم‌هایی مانند «ترانزیت» را دارد.مسلما یکی از فیلم‌های خوب این دوره برلیناله «در آتش» در کنار «بلک بری»، «موسیقی»، «زندگی های گذشته» و «بیست هزار گونه زنبور» در بخش مسابقه بوده است.

▪️کریستین پتزولد،  درباره حساسیت خود نسبت به نقد از آثارش می‌گوید:« من خودم منتقد فیلم بودم.  منتقد سینما ، از  آن نوع منتقدانی است که از موقعیت بالایی در آلمان برخوردار نیست. به نظرم مدیران فرهنگی آلمان فکر می کنند که هر کسی می‌تواند نقد فیلم بنویسید. هنوز در فرانسه یا آمریکا فرهنگ نوشتن درباره فیلمسازی  و تفسیر دنیای فیلمسازی وجود دارد. اما در آلمان موضوعیت ندارد. من عاشق نقدهای آمریکایی و فرانسوی هستم. چون سینما را دوست دارند و تمایزی میان فیلمی از مایکل مان یا یواکیم تریر یا ژان-ماری -استروب قائل نمی‌شونذ.

 

در فیلم تازه پتزولد یک شخصیت نویسنده وجود دارد، او درباره الهام بخشی خود برای نوشتن این کاراکتر می‌گوید:« این کاراکتر سه ریشه دارد. نخست فیلمی از اریک رومر به نام  «کلکسیونر» درباره دو مرد و یک زن جوان است. مردان تصورات زیادی درباره زن دارند.اما در مقطعی زن می گذارد و می رود. دوم رمانی از چخوف  به نام Missius که درباره دوستان هنرمندی است که تابستانی را باهم می‌گذرانند.دو خواهر در ملک بغلی است. یک خواهر دل به یکی از مردان می بندد اما ارتباط عاشقانه شکل نمی گیرد چون هنرمند فقط  خودش را می‌بیند. این دو  نکته من را به نکته سوم رساند که خودم هستم. فیلم دوم من(فیلم تلویزیونی Cuba Libre) محصول 1995 بود. با آن فیلم می خواستم به دستاوردهای بزرگی برسم. اما بعدا فهمیدم فقط نقش یک کارگردان را بدون داشتن عشق به فیلمنامه ایفا کرده بودم و فقط برای خودم می خواستم این فیلم را بسازم. خاطرم هست این ماجرا را به توماس شوبرت گفتم. و او بازیگری است که در فیلم فقط وانمود می کند نویسنده است