کارگردان فیلم «هزارپا» که این روزها بر پرده سینماهاست، در گفتگو با ایسنا از شرایط ساخت فیلم کمدی گفت و از اینکه چرا 18 سال بعد از «نان عشق موتور 1000» فیلم کمدی نساخته است و این روزها با چه دغدغهای فیلم کمدی ساخته و همچنین از دغدغههای صنفی و برخی حاشیههای سینما سخن گفت.
بخشی از این گفتگو به اتفاقات بعد از ساخت «نان عشق موتور 1000» و احتمال تولید دنباله آن اشاره دارد:
بعداز ساخت و نمایش موفقیتآمیز فیلم “نان، عشق ، موتور ۱۰۰۰”، موقعیت ویژه ای برایم به وجود آمد. طبق عادت سینمای ایران که سینمایی محتاط و دست به دهان است و دائماً دنبال کارهای امتحان پس داده است پیشنهادات زیادی برای تهیه و سرمایهگذاری به من شد. اما دو عامل باعث شد که درمقابل این جریان مقاومت کنم و تا هجده سال بعد هم فیلم کمدی نساختم. دلیل اولش این بود که برایم مسجل شده بود این طی دوباره مسیر در کوران موفقیت یک کار، رفتن به قهقرا و سرسرهای است که فیلمساز برای سقوط خودش انتخاب میکند. خوابیدن در باد موافق کارِ به اصطلاح به سامان رسیده،چه از نظر ارتباط با مردم و فروش و چه از نظر جلب توجه منتقدان و جشنوارهها ، باعث میشود که ناخودآگاه در فیلمساز غروری ایجاد شود که احساس کند این کار را به اندازه کافی بلد است و نیازی به تجربههای جدید ندارد. دراین به زمینه به یقین رسیدهام که این شرایط زمینه سقوطی خواهد بود که دیگر فیلمساز نمیتواند از تاس لغزنده آن خارج شود.
در ابتدا تصمیم اولیهام بر این بود که ادامه فیلم «نان، عشق ، موتور ۱۰۰۰» را بسازم و سرنوشت شخصیتهای آن فیلم که در ۱۸ سال قبل در آن شرایط و فضای جامعه امیدوارتر بودند و نسبت به وقایع سیاسی و اجتماعی خوش بینتر؛ را بیان کنم و بگویم اکنون اگر آنها بخواهند در واقعیت، زندگیشان را ادامه بدهند کجا هستند و در چه شرایطی به سر میبرند. نتایج آن سوژه برایم بسیار جذاب بود البته همان تیم نویسندگی «هزارپا» اکنون در حال نوشتن داستان «نان، عشق ، موتور ۱۰۰۰» جدید هم هست. چیزی که عجیب بود این بود که در نگارش طرحها،به جای طنز سرخوشانه فیلم “نان، عشق ، موتور ۱۰۰۰”، طرح های جدید به سمت یک نوع طنز سیاه پیش میرفت. این اتفاق از شرایط روحی ـ روانی ما و کل فضای جامعه نشات میگرفت. گویی سیطره یک جور بیاخلاقی جاری شده در جامعه انقدر گسترش یافته و عادی شده که به فضلیتهای اخلاقی تبدیل شده است. این فضا به گونهای غالب شده که احساس کردم تاثیر خودش را بر نگارش فیلم نامه گذاشته است به همین دلیل ترجیح دادم قبل از این که به آن فیلم بپردازم، اثری را بسازم که از غلبه این فضاها پرهیز کند. البته با توجه به زمینه کاریام در سینما، گریزی نداشتم که مشکلات جامعه را هم در آن فیلم بیاورم اما این خود به خود فیلم مرا از هدف اولیه که ایجاد لحظاتی شاد، برای تماشاچی مصیبت زده در این زمانه بود، دور میکرد.