ترجمه: سینا بحیرایی
در یکی از قسمتهای سریال «دار و دسته» در سال 2005، ماموری مخفی با بازی مالکوم مکداول به اری گلد (با بازی جرمی پیون) میگوید که دختر هشت سالهاش زمانی که فیلم «جوخه» را تماشا کرده میدانسته که جانی دپ ستاره مشهوری خواهد شد. گلد که قهوه زیادی هم نوشیده با ناباوری میپرسد: «گذاشتی یه دختر هشت ساله جوخه رو ببینه؟»
هدف اصلی این شوخی شاید روش نادرست تربیت فرزندان باشد، ولی حقیقت همین است که جانی دپ از همان زمانی که مشغول نبرد با ویتنامیها بود، تواناییهای خود را به عنوان یک ستاره ثابت کرد. اگرچه با بازی در سریال تلویزیونی نوجوانپسندانه «21 جامپ استریت»، دپ کمی از مسیر ستاره شدن خارج شد، دوباره با بازی در فیلمهایی چون «اد وود» و «ادوارد دست قیچی» استعداد خود را به معرض نمایش گذاشت.
بنا به معیارهای صنعت فیلمسازی، یک ستاره تنها به لطف استعداد یا کاریزما یک ستاره نخواهد بود، بلکه باید بتواند در فروش فیلمها هم نقش داشته باشد. و جانی دپ با فیلم «دزدان دریایی کارائیب» در سال 2003 گیشهها را هم تصاحب کرد و حتی نامزد اسکار هم شد.
دپ خیلی سریع تا سطح اول ستارههای هالیوود صعود کرد. دوستی او با هانتر. س. تامپسون و مارلون براندو، سبک خاص در الهامگیری از فرهنگ عامه و علاقهی زیاد به استفاده از کلاههای مردانه او را یکی از جذابترین ستارگان دنیای سینما تبدیل کرد. اما به نظر میرسید ستاره بودن برای او شبیه یک شوخی است، بازیای که ناخواسته واردش شده باشد.
در کنار عناوین پرفروشی مانند «آلیس در سرزمین عجایب» و «چارلی و کارخانه شکلات سازی»، دپ برای مجلههای پرزرق و برق هم سوژه خوبی بود. چرا که ملک شخصی و جزایر زیادی در گوشه و کنار دنیا دارد.
اما با شکست فیلم «آلیس آن سوی آینه» در همین هفتهای که گذشت و خبر جنجالی جدایی او از امبر هرد، شاید نشانهی این باشد که طرفداران سینما از این ستاره خسته شده اند. در نظرسنجی که وبسایت ددلاین به تازگی انجام داده، 35% از مردم اعلام کردهاند عمدتا به خاطر جانی دپ به تماشای «آلیس آن سوی آینه» رفتهاند، این آمار پنج سال قبل برای فیلم «آلیس در سرزمین عجایب» 51% بود. این میتواند نشانهی این واقعیت تلخ باشد که دوران پادشاهی دپ به سر رسیده است.
مسائل دیگری هم هست. دو فیلم دیگر او به نام «برتی» و «مورتدکای» آن طور که باید موفقیتآمیز نبودند و منتقدان آنها را به باد انتقاد گرفتند. «رنجر تنها» با فروش 225 میلیون دلاری یکی از بزرگترین شکستهای سینمایی سال بود. همین اتفاق به نوعی برای فیلم «عشای ربانی سیاه» هم تکرار شد. به علاوه نبود یک کارزار تبلیغاتی قوی برای این فیلم آخر باعث شد که دپ برای نامزدی اسکار هم شانس زیادی نداشته باشد. «به سوی جنگل» هم با وجود این که کار موفقیتآمیزی بود، اما دپ تاثیر زیادی در موفقیت آن نداشت و حتی در تبلیغات فیلم هم مانور زیادی روی جانی دپ انجام نشد.
شاید بدتر از فروش پایین فیلمها این باشد که خصائصی که دپ را ماندگار و دوست داشتنی کرده بود (پوشش متمایز، صدای خاص و بازی عالی) دیگر خسته کننده شده اند. دپ هنوز هم میتواند با یک خبر پیش و پا افتاده مثل ورود غیرقانونی سگهایش به استرالیا اینترنت را از آن خود کند، اما مسالهی تلخ این است که بعد از ویدئوی عذرخواهی که او بخاطر این ماجرا منتشر کرد، مردم بیشتر از آن که با او همدلی کنند، در حال مسخره کردنش بودند.
جدایی از امبر هرد شاید جایگاه او را بیش از پیش متزلزل کند. هرد ادعا کرده که دپ وی را کتک زده و به مواد مخدر و نوشیدنی الکلی هم اعتیاد دارد. تصاویر صورت آسیب دیده هرد در اینترنت موجود است. این تصویر میتواند حتی تعداد مخاطبان «آلیس آن سوی آینه» را هم، که عمدتا مونث هستند، کاهش دهد.
وکلای دپ ادعا کرده اند که این اتهامات بیاساس بوده و تلاشی است برای دسترسی سریعتر به سهم مالی تعیین شده توسط دادگاه. ولی در دنیای امروز که توسط فضای مجازی احاطه شده، چنین رسواییهایی عواقب جبران ناپذیری برای ستارهها دارد. ستاره ماندن همیشه دوام زیادی نداشته و خوششانسترین ستارهها هم نهایت یک دهه در بالای لیست قرار داشته اند. حال، سرعت بالای رسانههای مجازی مثل توییتر و فیسبوک مثل یک شمشیر دو لبه عمل میکند. ویژگیهای یک ستاره را بارز کرده و در دسترس عموم قرار میدهد، اما اگر لغزشی هم پیش بیاید عواقب سنگینی در پی خواهد داشت.
دپ هم میتواند همچون براندو، الگوی خود دوباره به سرجای اولش بازگردد. در اوایل دههی هفتاد براندو به حدی افت کرده بود که برای به دست آوردن نقش دون کورلئونه مجبور شد تست بدهد. اما همین نقش منجر به دریافت اسکار برای «پدرخوانده» و نامزدی برای «آخرین تانگو در پاریس» شد، دو فیلمی که به میراث ماندگار او تبدیل شدند.
جف باک، تحلیلگر بازار فروش معتقد است: «دپ بازیگر فوقالعادهای است و همیشه شانس انتخاب پروژه درست را دارد. باید کاری را بکند که همیشه انجام میداد، یک ماجراجویی دیگر و البته یک همکاری فوقالعادهی دیگر با همکار نابغهاش، تیم برتون.» به نظر میآید دپ تا حدودی در حال پیروی از این توصیه است. او مشغول بازی در قسمت پنجم «دزدان دریایی کارائیب» است و به تازگی قرارداد بازی در «مرد نامرئی» را هم امضا کرده است، دو اثری که موفقیتشان در گیشه تضمینی به نظر میرسد.
دپ همچنین باید ثابت کند هنوز فاکتورهای لازم برای مبهوت کردن بینندگان را در خود دارد. (نه صرفا با ظاهر یا رفتار خود خارج از دنیای سینما، بلکه با نمایش استعداد بازیگری) و این کار با بازی در نقش کاپیتان جک اسپارو صورت نمیگیرد. برای این کار باید نقشی عاری از گریمهای سنگین و لباسهای پر زرق و برق را به عهده بگیرد.
پل درگارابدین، تحلیلگر ارشد رسانه شرکت کامسکور معتقد است: «مخاطبان دوست دارند جانی دپ را در قالب دنی براسکو یا بلو ببیند، آنها میخواهند او را دوباره در یک نقش واقعی ببینند.»