ترجمه و تألیف رضا حسینی
دنیای تصویرآنلاین – دسترسی خورههای سینما به فیلمهای خارجیزبان یا انگلیسیزبانی که خارج از نظام هالیوود تولید میشوند، هر سال به لطف گسترش فضای مجازی راحتتر میشود. هالیوود هم این سالها حسابی یکشکل و یکرنگ شده و مملو از فیلمهای ابرقهرمانی یا دنبالهها و بازسازیهایی که بر اساس فیلمهای معروف تولید میشوند. از این رو، سینمای جهان بهواسطه جذابیتهای فراوانش کنجکاویبرانگیزتر از هر زمان دیگری است. آنچه پیش رو دارید، برگرفته از مقاله مفصل نیکلاس بِل است برای سایت «آیونسینما» که در آن به انبوه فیلمهای جذاب سینماگران سراسر جهان در سال 2019 پرداخته شده است. در بخش دوم تعداد بیشتری از فیلمهای مقاله را به شما معرفی خواهیم کرد:
1- من متهم میکنم / J’accuse
فیلمساز جنجالی رومن پولانسکی که با آخرین فیلمش «بر اساس یک داستان حقیقی» (به نویسندگی اولیویه آسایاس) در بخش خارج از مسابقه جشنواره کن 2017 حاضر شد ولی منتقدان بهسردی با او برخورد کردند، با جدیدترین اثرش «من متهم میکنم» سراغ رسوایی سیاسی «ماجرای دریفوس» رفته است تا شاید دوباره شور و هیجانی را به کارنامهاش برگرداند. پولانسکی 85 ساله که در 2002 با «پیانیست» نخل طلای کن و اسکار بهترین کارگردانی را برنده شد، در سال 1962 با اولین فیلمش «چاقو در آب» در جشنواره ونیز رقابت کرده بود. «من متهم میکنم» ترکیب بازیگران چشمگیری دارد که به طور طبیعی شامل همسر پولانسکی، امانوئل سنیه، هم میشود و دوباره توسط مدیر فیلمبرداری دهههای اخیر پولانسکی، پاوئو اِیدلمان گرفته شده است. از ابتدا هم با توجه به زمانبندی تولید و شرایط موجود این طور به نظر میرسید که ونیز جشنواره مناسبتری برای رونمایی از «من متهم میکنم» است؛ فیلمی که در هر صورت قرارست در ماه دسامبر روی پرده سینماهای فرانسه برود.
2- درد و افتخار / Pain and Glory
پدرو آلمودووار به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان مؤلف سینمای اسپانیا با بیستویکمین فیلمش در بخش رقابتی جشنواره کن حضور دارد و در کنار تمام بازیگران ثابتش، این بار آنتونیو باندراس و پنهلوپه کروز را یک بار دیگر در نقشهای اصلی هدایت کرده است. البته «درد و افتخار» اولین تجربه بازی روسالیا، ستاره پاپ کاتالونیایی را هم رقم زده و در اصل، فیلمی با پروتاگونیستهای مرد است، درست بر خلاف فیلم قبلی آلمودووار «خولیتا» (2016). آلمودووار که پیش از این، پنج بار برای کسب نخل طلا رقابت کرده بود و جوایز بهترین کارگردان و فیلمنامه را بهترتیب برای «همه چیز درباره مادرم» (1999) و «بازگشت» (2006) برنده شده، یک بار هم با «آموزش بد» (2004؛ خارج از بخش مسابقه) این رویداد را افتتاح کرده است. فیلمنامه که آلمودووار خودش آن را نوشته، درباره کارگردانی است که در سالهای پایانی حیاتش، نگاهی به زندگی خود میاندازد.
3- احمد جوان / The Young Ahmed
ژانپیئر و لوک داردن در دو دهه اخیر دو بار موفق به دریافت نخل طلای جشنواره کن شدهاند که اولی برای «روزتا» (1999) بود و دومی برای «کودک» (2005). این دو برادر امسال با فیلم جدیدشان «احمد جوان» در بخش مسابقه کن حضور دارند و این امکان هم وجود دارد که برای سومین بار بتوانند جایزه برتر این رویداد سینمایی برتر جهان را کسب کنند؛ بهخصوص از این بابت که این فیلمسازان بلژیکی، بحثانگیزترین فیلم کارنامهشان را ساختهاند و البته نباید فراموش کرد که آنها تقریباً هیچگاه کن را دست خالی ترک نکردهاند. به عبارت دیگر، «دختر ناشناس» (2016) تنها فیلم داردنهاست که بدون جایزه از کن بیرون آمد. یازدهمین فیلم بلند آنها، داستانی معاصرست درباره یک نوجوان بلژیکی که نقشه قتل معلم خود را میکشد که برداشت افراطیای از کتاب مقدس مسلمانان، قرآن، کرده است. بهخوبی میدانیم که دنیای ما همین حالا هم بهشدت تحت تأثیر گرایشهای ضداسلام است، اما این طور که به نظر میرسد، ویژگی اصلی فیلمنامه برادران داردن، طرح موضوع و دعوت به یک گفتوگوی مدرن است.
4- در باب بیپایانی / About Endlessness
فیلمساز سوئدی روی آندرشون، که سهگانه تحسینشده «زندگی» را در کارنامه دارد (و چهارده سال زمان برد تا آن را کامل کند)، با اثر جدیدش سراغ «هزارویک شب» رفته است. او با نخستین فیلمش «قصه عشق سوئدی» (1970) در برلین رقابت کرد ولی تا سومین فیلمش «ترانههایی از طبقه دوم» (2000) زمان برد تا جایزه هیأت داوران جشنواره کن را برنده شود و جایگاهش به عنوان فیلمسازی مؤلف را تثبیت کند. اثر قبلی آندرشون «کبوتری برای تأمل در باب هستی روی شاخهای نشست» (2014) شیر طلایی جشنواره ونیز را برنده شد. با توجه به تاریخ نمایش عمومی «در باب بیپایانی» در تابستان 2019 پیشبینی میشد که آندرشون پس از نزدیک به دو دهه، دوباره با فیلمش به کن برود ولی این اتفاق روی نداد.
5- بِنِدِتا / Benedetta
پل ورهوفن فیلمساز مؤلف هلندی در سال 2016 با اولین فیلم فرانسوی زبان خود با عنوان «او» بازگشتی بزرگ را تجربه کرد و پس از تحسین در جشنواره کن، جوایز بهترین فیلم خارجیزبان گلدن گلوب و بهترین فیلم خارجیزبان منتخب منتقدان را برنده شد (ستاره فیلم ایزابل هوپر هم علاوه بر گلدن گلوب بازیگری، نامزد جایزه اسکار شد). موفقیت «او» به ورهوفن اجازه داد تا در اواخر دهه هشتم زندگیاش از پروژههای آیندهاش بگوید و پس از ریاست هیأت داوران جشنواره برلین 2016 دست به کار ساخت اثر جدیدش «بندتا» شود که امسال در هشتادسالگی او به نمایش درخواهد آمد. از میان عوامل «او» مثلاً داوید بیرکه فیلمنامهنویس و ویرژینی اِفیرا بازیگر در این فیلم هم حضور دارند با این تفاوت که افیرا که در «او» نقش مکمل داشت، در «بندتا» نقش اصلی را بازی کرده است و شارلوت رَمپلینگ و لَمبرت ویلسن نقشهای مکمل را پر کردهاند. این فیلم بر اساس کتاب سال 1986 جودیث سی. براون با نام «اعمال بیشرمانه» شکل گرفته است و به روایت رسوایی خواهر بندتا کارلینی میپردازد که سرراهبه صومعه حضرت مریم بود. ابتدا به نظر میرسید ورهوفن برای سومین بار پس از «غریزه اصلی» (1992) و «او» (2016) با این فیلم به کن برود ولی چنین نشد و باید منتظر ماند و دید، آیا امسال هم فیلمهای مطرح جامانده از کن میتوانند در ونیز غوغایی بهپا کنند یا نه.
6- حقیقت / The Truth
هیروکازو کورئیدا که سال گذشته با «دلهدزدها» (2018) نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد، امسال هم فیلم کنجکاویبرانگیز دیگری دارد با نام «حقیقت» با بازیهای کاترین دِنوو و ژولیت بینوش در نخستین فیلم فرانسویزبان کارنامهاش. در واقع این فیلمساز مؤلف و پرکار ژاپنی از زمانی که در سال 1995 با فیلم «مابوروسی» از مستندسازی به فیلم داستانی رو آورد، تا امروز همواره در زمره فیلمسازان محبوب در عرصه بینالمللی قرار داشته و مثلاً پنج بار در کن و دو بار در ونیز رقابت کرده است. اما بجز زوج طلایی دنوو و بینوش، بازیگران مکمل هم چشمگیرند و ایتن هاک و لودیوین سنیه را شامل میشوند. اریک گوتی مدیر فیلمبرداری فرانسوی «خاکستر نابترین سفید است» (ژانکو جیا، 2018) اولین همکاریاش را با کورئیدا تجربه کرده است. بینوش و هاک در نقش زوجی بازی کردهاند که به محض انتشار کتاب خاطرات مادر شخصیت بینوش (دنوو در نقش بازیگری به نام فابیئن) به فرانسه برمیگردند ولی کتاب حقایقی را برملا میکند و مادر و دختر خیلی زود در برابر هم قرار میگیرند.
7- شبگرد / Bacurau
فیلمساز برزیلی کلِبِر مندونسا فیلیو با سومین فیلم بلندش برگشته (که با عنوان انگلیسی Nighthawk هم شناخته میشود) و این بار طراح صحنه قبلیاش ژولیانو دورنِلیس را به عنوان همکار فیلمنامهنویس و کارگردان به کار گرفته است. فیلیو با اولین فیلمش «صداهای مجاور» (2012) بهسرعت به چهرهای بینالمللی بدل شد و در گام نخست، جایزه فیپرشی جشنواره روتردام را برد. «برج دلو» (2016) در جشنواره کن رقابت کرد و یکی از نقاط عطف کارنامه بازیگرش سونیا براگا را رقم زد؛ ستارهای که در «شبگرد» در مقابل بازیگر محبوب فیلیو یعنی اودو کیئر قرار گرفته است. داستان درباره فیلمسازی است که میخواهد مستندی در برزیل بسازد و وقتی یک دهکده کوچک، بزرگ خود، دونا کارملیتای 144 ساله، را از دست میدهد، اتفاقهای عجیبی میان روستاییانی روی میدهد که انگار رازهایی را مخفی کردهاند. از آنجایی که سعید بن سعیدِ تونسی (که تهیهکننده «بِنِدِتا»ی پل ورهوفن هم هست) و میشل مِرکتِ سوییسی در مقام تهیهکنندههای فیلم، چهرههای سرشناس و بانفوذی هستند، پیشبینی میشد که فیلم از کن و رقابت برای تصاحب نخل طلا سر درآورد.
8- سیبری / Siberia
سینمادوستان چند سالی بود که در انتظار جدیدترین اثر داستانی آبل فرارا بهسر میبردند؛ فیلمسازی که حالا دوباره مثل سال 2014 با دو اثر داستانی برگشته است. در واقع او از سال 2015 حسابی در تقلای جذب سرمایه برای ساخت «سیبری» بود که اقتباس آزادی از «کتاب سرخِ» کارل یونگ است. این پروژه که حتی کمپین Kickstarter هم برایش به راه افتاد ولی نتیجه نگرفت، در نهایت با حمایت کمپانی ایتالیایی «ویوو فیلم» و کمپانی آلمانی «مِیز پیکچرز» تولید شد. فرارا که پیش از این یک بار در سال 1993 با «ربایندگان جسم» در بخش رقابتی جشنواره کن حضور داشته و پنج بار در جشنواره ونیز برای تصاحب شیر طلایی رقابت کرده (و جایزه ویژه هیأت داوران را برای «ماری» با بازی ژولیت بینوش در 2005 برد)، امسال با «تومازو» در بخش نمایشهای ویژه جشنواره کن حضور دارد و به احتمال قوی با «سیبری» یک بار دیگر سر از مسابقه اصلی ونیز درمیآورد؛ فیلمی که خودش آن را تلفیقی از «ادیسه» و «آلیس در سرزمین عجایب» میداند. بازیگر مرد اصلی هر دو فیلم کسی نیست جز بازیگر محبوب و همیشگی فرارا: ویلم دِفو.
9- بچه زامبی / Zombi Child
فیلمساز مؤلف فرانسوی برتران بونِلو پس از کسب جایزه فیپرشی «هفته منتقدان» در جشنواره کن با دومین فیلم بلندش، پایه ثابت بزرگترین رویداد سینمایی جهان شد. او امسال با هشتمین فیلم بلندش «بچه زامبی» در بخش «دوهفته کارگردانان» کن حضور دارد؛ و این در حالی است که فیلم جنجالی قبلی بونلو با نام «نوکتوراما» (2016) که درباره گروهی از جوانان پاریسی است که از جامعه پیرامونشان خسته شدهاند و یک حمله تروریستی را طراحی میکنند، در کن مورد بیتوجهی قرار گرفت و در جشنوارههای سن سباستین و تورنتو رقابت کرد (و در نهایت اکران بیسروصدایی داشت).
10- شیطان بین پاها / The Devil Between the Legs
امسال مؤلف مکزیکی آرتورو ریپستاین پس از وقفهای سهساله با بیستونهمین فیلم بلندش برمیگردد که فیلمبرداریاش از اواسط نوامبر 2018 آغاز شد. تهیهکننده فیلم مونیکا لوزانو که «عشق سگی» (الخاندرو گونسالس اینیاریتو، 2000) را در کارنامه دارد، «شیطان بین پاها» را «شخصیترین فیلم ریپستاین» توصیف کرده است. ریپستاین که فعالیتهای سینماییاش را با دستیاری لوییس بونوئل شروع کرد، تا امروز سه بار با فیلمهای «جامعه مؤمنان» (1974)، «ملکه شب» (1994) و «کسی برای سرهنگ نامه نمینویسد» (1999) در جشنواره کن رقابت کرده و یک بار هم با «انجیل شگفتیها» (1998) به بخش «نوعی نگاه» رفته است. در هر حال، فیلمنامه «شیطان بین پاها» را همکار همیشگی و همسر ریپستاین، پاز آلیسیا گارسیادیئگو نوشته که از سال 1986 با وی کار میکند.
11- جزیره برگمان / Bergman Island
میا هانسن لووه، بازیگر، نویسنده و کارگردان فرانسوی، برای هفتمین فیلم بلندش به جزیره مشهور فارو در سوئد و جایی رفته است که اینگمار برگمان در آنجا زندگی میکرد و فیلمنامههایش را مینوشت؛ و البته که او هم داستان یک زوج فیلمنامهنویس آمریکایی را با ترکیبی از ستارگان بینالمللی (شامل میا واشیکوفسکا، آندرش دانیلسن لی و ویکی کریپس) روایت کرده است. لووه که با دو فیلم اولش «همه بخشیده شده است» (2007) و «پدر فرزندانم» (2009) در کن خودی نشان داد، با «بدرود عشق اول» (2011) در لوکارنو رقابت کرد و با «آنچه در پیش است» (2016) جایزه بهترین کارگردانی جشنواره برلین را به دست آورد. «جزیره برگمان» که تا همین چندوقت پیش مراحل پسازتولید را میگذراند، احتمالاً در جشنواره ونیز رقابت میکند.
12- شبکه واسپ / Wasp Network
اولیویه آسایاس که هشت سال با میا هانسن لووه زندگی میکرد، نه قرارست از سرعت فیلمسازیاش بکاهد و نه از تنوع ژانری کارنامهاش. او در هفدهمین فیلم داستانی خود به سراغ پنج جاسوس کوبایی رفته است که با رضایت دولت آمریکا در یک سازمان تروریستی مستقر در کالیفرنیا کار میکنند. آسایاس که از جشنواره کن گذشته روی «شبکه واسپ» کار میکند، گروه بازیگری فوقالعادهای را گرد هم آورده است که شامل پنهلوپه کروز، گائل گارسیا برنال، ادگار رامیرز و پدرو پاسکال میشود. این فیلمساز مؤلف فرانسوی تا امروز پنج بار برای کسب نخل طلای کن رقابت کرده که آخرین فیلمش «خریدار شخصی» (2016) جایزه بهترین کارگردانی را برایش به همراه آورد. او دو بار هم برای تصاحب شیر طلایی ونیز در سالهای 2012 (احساس مشترک) و 2018 (غیرداستانی) دورخیز کرده بود و این طور به نظر میرسد که «شبکه واسپ» هم دوباره در ونیز روی پرده برود. مگر اینکه مراحل پسازتولیدش طولانی شود و برای جشنواره کن 2020 کنار گذاشته شود.
13- مالمکروگ / Malmkrog
اثر جدید کریستی پویو نویسنده و کارگردان مؤلف رومانیایی که بیشتر با کمدی سیاه «مرگ آقای لازارِسکو» (2005؛ برنده جایزه نوعی نگاه در جشنواره کن) و کمدی درام «سیرانوادا» (2016؛ برنده جوایز بهترین فیلم و کارگردان از جشنواره شیکاگو) شناخته میشود، اقتباس آزادی است از کتاب «جنگ، پیشرفت و پایان تاریخ: سه گفتوگو شامل داستان کوتاهی از ضدمسیح» اثر ولادیمیر سولویوف. پویو که معمولاً به عنوان پدرخوانده موج نوی سینمای رومانی به او اشاره میشود، با پنجمین فیلمش انتظار میرفت در جشنواره کن حاضر شود، اتفاقی که برای چهار فیلم داستانی قبلیاش روی داده بود. اما حالا باید منتظر ماند و دید کدام جشنواره پذیرای اولین نمایش جهانی «مالمکروگ» خواهد شد.
14- انگل / Parasite
بونگ جونهو برای هفتمین فیلم بلندش به کره جنوبی بازگشت و چهارمین همکاریاش را با سونگ کانگهو بازیگر تجربه کرد. جونهو به لطف موفقیت دومین فیلمش «خاطرات قتل» (2003) و فیلم هیولایی «میزبان» (2006) که در بخش «دوهفته کارگردانان» کن به نمایش درآمد، در دهه اول هزاره جدید به یکی از مهمترین کارگردانان سینمای کره بدل شد. او پس از آن با «توکیو!» (2008؛ که سه فیلم کوتاه جونهو، لئوس کاراکس و میشل گوندری را در بر دارد) و آخرین فیلم کرهای خود «مادر» (2009) هم دوباره به کن برگشت و در بخش «نوعی نگاه» دیده شد. او پس از دو فیلم انگلیسیزبانش «اسنوپیئرسر» (2014؛ که جشنواره لسآنجلس را افتتاح کرد) و «اوکجا» (2017؛ که در میان بحثهای گسترده میان فرانسویها و نتفلیکس در بخش رقابت اصلی کن به نمایش درآمد) با «انگل» یک بار دیگر به رقابت اصلی کن برگشته است.
15- اوه، مرسی! / Oh Mercy
دیگر نویسنده و کارگردان فرانسوی ارنو دپلشن است که امسال با اثر جدیدش به جشنواره کن برگشته و برای کسب نخل طلا رقابت میکند. «اوه، مرسی» درامی جنایی و شخصیتمحور است که بر اساس یک داستان حقیقی از زادگاه فیلمساز در سال 2002 شکل گرفته است. دپلشن که یکی از محبوبترین فیلمسازان فرانسوی معاصر است، پیش از این پنج بار برای تصاحب نخل طلای کن رقابت کرده، یک بار در بخش «نوعی نگاه» حضور داشته و سال 2015 نمایش بحثانگیز «روزهای طلایی من» را پشت سر گذاشت که در نهایت جایزه سزار بهترین کارگردانی را برایش به ارمغان آورد. دو سال پیش هم «ارواح اسماعیل» جشنواره کن را افتتاح کرد. اما دهمین فیلم بلند دپلشن، هم تجربه ژانری جدیدی است و هم نخستین فیلم داستانی او که متیو آمالریک در آن بازی ندارد.
منبع اصلی: آیونسینما