▪️فریدون جیرانی پیش از آنکه یک فیلمساز مشهور باشد، یک روزنامه نگار و محقق حرفهای درباره تاریخ سینمای ایران است که مصاحبههای جذابی از او چه به صورت مکتوب چه به صورت تصویری به یادگار مانده تا جایی که میگوید: « هروقت احساس میکنم، آمادگی فیلمسازی ندارم کار روزنامه نگاری انجام میدهم، تحقیقاتم را کامل میکنم، مصاحبه های تاریخ سینما میخوانم و یا فکر میکنم که کار مطبوعاتی انجام بدهم و به همین شکل توانستم شکستها و مشکلات را تحمل کنم.»
او سینماگری است که در هر فرصتی به سراغ کار روزنامه نگاری و ثبت تاریخ سینما میرود؛ از دوباره راه انداختن روزنامه “سینما” بعد از سالها گرفته تا تولید برنامه تصویری و گفتگومحور سینمایی با نام “کافه آپارات” که اخیرا در شبکه نمایش خانگی عرضه میشد و قبلتر هم این دغدغه را در برنامه تلویزیون “هفت” و برنامه تصویری “۳۵” پی گرفته بود.
در بخشی از مصاحبه قدیمی ایسنا با فریدون جیرانی در پاسخ به اینکه “چقدر منابع تاریخی موجود به واقعیت تاریخ سینمای ایران نزدیک هستند؟” این نکات را مطرح کرده است:
* من در دهه ۷۰ پیش از اینکه فیلم «قرمز» را بسازم، ۱۰ سال از عمرم را در کتابخانه ملی، دانشگاه تهران و مجلس گذراندم تا گذشته سینمای ایران را بررسی کنم. البته کتاب بسیار مفیدی به نام «تاریخ سینمای ایران» نوشته جمال امید وجود دارد که بسیار مفید هم است اما همان کتاب نشان میدهد که مورخ در بخشهایی با کمبودهایی روبرو بوده است که نتوانسته منابعی دربارهی آنها پیدا بکند تا خلاءهای موجود در کتابش را پر کند.
* چون هیچ مصاحبه جامع و کاملی در گذشته یا حال با سازندگان فیلم و هنرمندان مختلف وجود ندارد. من تلاش کردم تعدادی از هنرمندان گذشته را پیدا کنم و با آنها صحبت کنم اما تا به نقطه گفتگو میرسیدیم در بسیاری از نقاط مبهم، از آن مسائل گذر میکردند یا در شرایط فعلی ترجیح میدادند که به آن اشاره نکنند. در حالیکه در تمام دنیا، فیلمسازان و بازیگران بسیار صریح مصاحبه میکنند و همین گفتوگوها، سند تاریخی مورخانی میشود که درباره آنها مینویسند.
* من اگر بخواهم درباره روحانگیز سامینژاد اولین بازیگر زن سینمای ایران که یک مقاله هم درباره آن نوشتم، بنویسم به کجا باید مراجعه کنم؟! جز مصاحبه تصویری آقای تهامینژاد در فیلم «از مشروطیت تا سپنتا» و نظرات پراکنده سامینژاد هیچ اطلاعات دیگری پیدا نمیکنید!
* یک بازیگر زن دیگری داریم به نام ایران قادری که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۴ _ ۳۵ ستاره تئاتر ایران بوده است و اگر از آقای انتظامی هم بپرسید ستاره تئاتر ایران چه کسی بوده است؟ او قادری را معرفی میکند. ایران قادری بعدها در فیلمهای فارسی، مادر فردین میشود و بعد هم در دهه ۶۰ در گمنامی از دنیا میرود اما من جایی ندیدم که مصاحبهای با او انجام شده باشد و دربارهی زندگیاش صحبت کرده باشند. ایران دفتری هم داریم که به اندازه ایران قادری در حوزه تئاتر شهرت نداشته است اما با او هم مصاحبههای اندکی وجود دارد.
* من تحقیقی درباره ستارههای زن در سینمای ایران دارم که همه آنها سرنوشت تلخی داشتهاند. البته یکبار به ناصر ملک مطیعی گفتم که ایشان بعد از شنیدن آن به من گفت، مگر بازیگران مرد ایران سرنوشت خوبی داشتهاند که بازیگران زن سرنوشت تلخی دارند؟! از دیدگاه من زنانی که آغازگر بودند، در دوره سختی بازیگری را شروع کردند. ایران قادری، ایران دفتری و … همه بازیگرانی که در سال ۱۳۲۰ از تئاتر شروع کردند و عدهای را هم نمیتوان پیدا کرد. من مدتی نزد خانم لاله تقیان رفتم تا ریشه چند بازیگر را پیدا کنیم که در تئاتر اول کار میکردند.
* شاید در تحقیقاتی که از خانم تقیان چاپ نشده اطلاعاتی درباره خانم شارل مارلی گل یا اگر اشتباه نکنم خانم ملوک حسینی باشد، اما من نشانههایی از آنها پیدا نکردم، هیچکس نبوده که درباره زنان آغازگر تئاتر بنویسد.
البته در حال حاضر نیز از هیچ بازیگر پس از انقلاب که مصاحبه خوبی با او شده باشد، نیست و نسل بعدی که بخواهد تحقیق کند هیچ منبعی ندارد.
همه فکر می کردند که زمان بسیاری از درگذشت روح انگیز سامینژاد می گذرد، در حالی که او سال ۷۶ فوت کرد. شخصی به من زنگ زد و از درگذشت او خبر داد که من گفتم که مگر او زنده بوده!؟ هنگامی که من به خانه روح انگیز سامینژاد رفتم، تمام میراث او یک نایلون بود که در آن یک جلد شناسنامه، یک بسته سیگار، مبلغ ۶ هزارتومان پول و یک بروشورنو نو نو و تا نخورده فیلم « دختر لر» بود. واقعاً دل آدم میگیرد که هیچکس نمیدانست که اولین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران در این سالها اینجا زندگی میکرده و زنده بوده است.