بایگانی‌ها

فیلم‌سازی هیچ‌وقت آسان نبوده!

فیلم‌سازی هیچ‌وقت آسان نبوده!
فیلم‌سازی هیچ‌وقت آسان نبوده!

ترجمه:آناهیتا منجزی

دنیای تصویر آنلاین-پیتر باگدانوویچ، فیلمساز و منتقد برجسته آمریکایی و خالق آثاری چون «آخرین نمایش فیلم» و «ماه کاغذی»، در تازه‌ترین گفت‌و‌گوی خود با مجله «فیلم‌میکر» درباره اورسن ولز، کیفیت مجموعه‌های تلویزیونی و حرفه فیلمسازی صحبت کرده است. در ادامه بخشی از این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

می‌خواهم درباره کتاب‌تان، «این است اورسن ولز»، صحبت کنم. به عقیده من این کتاب یکی از سه کتابی است که هر کس باید در آرشیو سینمایی شخصی‌اش داشته باشد. ولز در بعضی از گفت‌و‌گوهایی که با او داشتید، از شما خواسته بود برخی از نظراتش را حذف کنید. می‌توانم درباره این موضوع بپرسم؟

اورسن ولز نمی‌خواست برخی اظهارات انتقادیِ او درباره همکارانش را منتشر کنم. به عنوان مثال، ریچارد بروکس. اورسن می‌خواست فیلمی بر اساس «لرد جیمِ» جوزف کنراد بسازد و فیلمی که بروکس بر اساس این رمان ساخته بود او را آشفته و عصبانی کرده بود و معتقد بود این فیلم افتضاح است. اورسن می‌گفت: «اگر کمیسر پلیس بودم، ریچارد بروکس را به خاطر کاری که با “لرد جیم” کرد می‌انداختم زندان!» او از من خواست این بخش از گفت‌و‌گو را حذف کنم.

او درباره کارگردان‌های دیگر نظرات تندی داشته است، اما اهمیتی نمی‌داده که این نظرات چاپ شوند. به عنوان مثال، آنتونیونی.

او اصلا از آنتونیونی خوشش نمی‌آمد.

به نظرتان در حال حاضر فیلم ساختن سخت‌تر شده است؟

فیلمسازی هیچ‌وقت آسان نبوده است! این روزها تمام مراحل را باید خودتان طی کنید. خودتان باید با بازیگران به توافق برسید. در نظام استودیویی قدیم، کار راحت‌تر بود چون با شما قرارداد می‌بستند. دلیل دیگرش هم این است که سنم دارد بالا می‌رود. دوست دارم چند تا فیلم بسازم. یکی از آنها داستانی درباره یک روح است؛ در مورد بازیگرانِ این فیلم صحبت کردیم و فرانک مارشال تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد و کار دیگر یک اکشن-تریلر است.

بسیاری از منتقدان و روزنامه‌نگاران با اشتیاق فراوان درباره تلویزیون می‌نویسند و معتقدند در حال حاضر این رسانه نسبت به سینما اهمیت بیشتری دارد.

در حقیقت یک برنامه تلویزیونی، فیلمی روی یک صفحه نمایش کوچکتر است. به طور کلی، امروزه برنامه‌های تلویزیونی بسیار باکیفیت‌تر و جالب‌تر از فیلم‌های سینمایی هستند. زمانی که با هاوارد هاکس مصاحبه می‌کردم، می‌خواستم از او درباره «ریو براوو» بپرسم و آن موقع تلویزیون به شدت داشت محبوب می‌شد. او به من گفت که متوجه شده است مخاطبان تلویزیون بیشتر به دنبال شخصیت‌ها هستند تا داستان و به این دلیل او تصمیم گرفت در «ریو براوو» آدم‌ها اهمیت داشته باشند و نه داستان. داستان این فیلم ساده است: یک نفر در زندان است و دیگران می‌خواهند او را بیرون بیاورند. مردم سریال‌ها را به خاطر شخصیت‌ها دنبال می‌کنند و نه لزوما داستان.

اگر کسی بخواهد فیلم‌های‌تان را تماشا کند، پیشنهاد می‌کنید اول کدام فیلم را ببیند؟

«همه خندیدند» فیلم محبوب خودم است؛ این فیلم به شدت شخصی است و عاشق بازیگرانش هستم.

این فیلم بازیگران فوق‌العاده‌ای دارد. سال گذشته قبل از این که «تازه چه خبر، دکتر جون؟» را ببینم، مطمئن نبودم که از این فیلم خوشم بیاید. به من گفته بودند یک جورهایی پیچیده و متظاهرانه است، اما دقیقا برعکس بود. این فیلم ادای احترامی به کمدی‌های اسکروبالِ معروف است.

فیلم‌های کمدی رمانتیک را دوست دارم و این فیلم به لحاظ گیشه موفق‌ترین فیلم در کارنامه کاری‌ام است. آن موقع جان کلی رئیس کمپانی برادران وارنر بود. باربارا استرایسند تازه «آخرین نمایش فیلم» را دیده بود و جان می‌گفت: «باربارا دلش می‌خواهد با تو کار کند.» آنها فیلمنامه‌ای به من دادند که واقعا خوشم نیامد. جان گفت: «خب، ببین، اگر قرار باشد با استرایسند کار کنی، چه نوع فیلمی می‌سازی؟» و من گفتم: «نمی‌دانم. کمدی اسکروبال، فیلمی مثل “بزرگ کردن بیبی”.» و او گفت: «همین کار را بکن.»

هنوز هم جذاب و تاثیرگذار است.

حدود یک سال پیش با تعدادی از مخاطبان دوباره این فیلم را دیدم و درست مثل زمانی که اکران شد تاثیرگذار بود.