رونالدو به ایران آمد و با استقبال ایرانیان مواجه شد، اما سؤال اصلی این است که مردم چرا باید سالها در حسرت حضور یک ستاره فوتبال باشند؟ آیا راهی را که امروز عربستان سعودی در فرهنگ و ورزش طی میکند، مسئولان ما نمیتوانستند بروند؟ آیا اگر امروز مردم سرزمین ما در حسرت خواستههای حداقلی از جمله مسکن، پوشاک و هزینه زندگی نبودند، حکومت ما در موقعیت قدرتمندی قرار نداشت؟ قطعا جواب همگی ما به این سؤالها مثبت است و نکته قابل بیان همین است که قدرت نظامی فقط یک بال یک حکومت محسوب میشود اما هر سیستم سیاسی بدون ایجاد یک وضعیت اقتصادی باثبات و باز کردن دروازه فرهنگی خود به سمت کشورهای جهان به نقطه درستی نخواهد رسید. آقایان مسئول! اگر شما قصد داشتید عربستان را به زانو دربیاورید، باید در جنگ اقتصادی و فرهنگی پیروز میشدید. موشکها و وسایل جنگی اگر چه نیاز هر کشور است اما در زمان صلح به کار هیچ دولتی نخواهد آمد.
امروز به مسئولان عربستان سعودی نگاه کنید؛ با ستارگان ورزشی خود به ایران میآیند و شما مجبور هستید برای حفاظت از بازیکنان یک تیم ورزشی نیروهای امنیتی کشور را بسیج کنید. آیا از خود پرسیدهاید چه شد که به این نقطه رسیدیم؟ چه شد که از نگاه تند سیاسی امروز در نقطهای ایستادهاید که دو طبقه از مهمترین هتل کشور را در اختیار عربستان قرار دادید؟ بله پاسخ روشن است. معجزه قدرت اقتصادی و فرهنگی باعث شده تا امروز عربستان به جایگاه بهتری برسد. شاخصههای اقتصادی و فرهنگی امروز مهمترین عامل شناسایی قدرت در یک حکومت محسوب میشود. کاش مسئولین بیدار شوند.
به قول حافظ شیرازی:
عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت
که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
همه کس طالبِ یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کِنِشت
سرِ تسلیمِ من و خشتِ درِ میکدهها
مدعی گر نکند فهمِ سخن، گو سر و خشت
ناامیدم مکن از سابقه لطفِ ازل
تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشتِ ابد از دست بهشت
حافظا روزِ اجل گر به کف آری جامی
یک سر از کویِ خرابات بَرَندَت به بهشت