بایگانی‌ها

هنر لذت بردن از زندگی

هنر لذت بردن از زندگی
هنر لذت بردن از زندگی

ترجمه:اردوان وزیری

نیکلاس باربر،دِ رَپ

یک مرد که به تنهایی در مکانی ساده و بی‌تجمل زندگی می‌کند،به یک روال روزانه و تکراری پایبند است،خودش را وقف کارش کرده و به ندرت با کسی حرف می‌زند.سینما به ما یاد داده که به احتمال زیاد او یک آدم‌کش،یک جاسوس،یک فراری یا یک قاتل زنجیره‌ای است.اما در فیلم روزهای کامل(روزهای عالی) ویم وندرس که روز پنجشنبه در بخش رقابت اصلی فستیوال فیلم کن به نمایش درآمد او یک نظافت‌چی توالت متواضع است و این مطالعه کاراکتر که هم لطیف و هم فلسفی است فیلم را بیش از پیش مسحورکننده جلوه می‌دهد.در سال‌های اخیر فیلم‌های داستانی ویم وندرس 77 ساله زیر سایه مستندهای وی قرار داشته‌اند اما فیلم جدید او،یک اثر داستانی که گاهی اوقات شبیه یک مستند است بازگشتی فوق‌العاده قابل توجه برای کارگردانی محسوب می‌شود که در 1984 با فیلم پاریس،تگزاس نخل طلا را دریافت کرد.فیلم با معرفی هیرایاما(کوجی یاکوشو) میان‌سال که در آپارتمان کوچکش از خواب برمی‌خیزد شروع می‌شود

.بعد از این‌که دندان‌هایش را مسواک می‌زند،سیبیل خود را کوتاه و مرتب می‌کند و گل و گیاهش را با اسپری آب می‌دهد-بله هیچ جزئیاتی ناگفته باقی نمی‌ماند-لباس کارش را که پشت آن “توالت توکیو“ چاپ شده به تن می‌کند،یک قهوه از کنار ساختمانی که در آن زندگی می‌کند می‌خرد و وَن آبی رنگ خود را از وسط جنگل آسمان‌خراش‌های شهر به سمت اولین توالت از چندین توالتی که قرار است نظافت کند می‌راند.او همه این کارها را چنان انجام می‌دهد که انگار سریر سلطنتی او هستند،حتی در به کارگیری یک آینه کوچک-چیزی که معمولأ در تریلرهای خنثی‌سازی بمب دیده می‌شود- که برای چک کردن گرد و غباری که ممکن است از دید او پنهان شده باشد از آن استفاده می‌کند.وندرس شیفته کوچک‌ترین جنبه‌های حیات هیرایاما است و فیلم‌‌برداری،تدوین و نقش آفرینی فیلم هم از همین پشتکار و کوشش پیوسته برخوردار هستند.هیرایاما در حین رانندگی به کاست‌های موسیقی راک دهه‌های 1960 و 1970 گوش می‌دهد(عنوان فیلم از ترانه کلاسیک لو رید می‌آید)،به طور مرتب برای خرید کتاب به یک کتاب‌فروشی واحد می‌رود و با دوربین آنالوگ خود از درختان عکس می‌‌گیرد.نسبت ابعاد مربعی فیلم هر نما را به عکسی که ممکن است هیرایاما گرفته باشد شبیه می‌سازد.از همه این‌ها مهم‌تر،او خوشحال است.دائمأ می‌ایستد و از بین ساختمان‌های بلند رو به آسمان آبی لبخند می‌زند.به نظر می‌رسد این مرد کم‌حرف زندگی شهری قرن بیست‌و‌یکم را به جوهره وجودی و ذات خودش تبدیل کرده است و این سوال را مطرح می‌کند که آیا همه ما هم می‌توانیم از انجام کاری مشابه سود ببریم؟ نیم ساعت اول فیلم ما را فقط به یکی از روزهای کامل و عالی او رهنمون می‌شود،روزی که به قدری منظم است که بیننده ممکن است وحشت کند.اما بالاخره چیزی باید اشتباه از کار درآید.و در روز دوم چنین اتفاقی رخ می‌دهد.

فیلم وندرس صحنه‌های جذاب و سرگرم‌کننده فراوان و صحنه‌های عاطفی و هم‌دلی‌‌برانگیز زیادی دارد اما توصیف آن به عنوان یک کمدی یا یک درام صرفأ بسط دادن تعاریف است.روزهای کامل یک پرتره دوست‌داشتنی از یک مرد نجیب و شریف با پژواک‌های خفیفی از پاترسون جیم جارموش و مستند دیوید گِلب “رویاهای سوشی جیرو“ است.هر کسی که این فیلم را تماشا کند از آن به بعد دنیا،توالت‌های عمومی و کلأ همه چیز را اندکی متفاوت خواهد دید.