بایگانی‌ها

کلاس درس برای فیلمسازان جوان

کلاس درس برای فیلمسازان جوان
کلاس درس برای فیلمسازان جوان

«بازیکن شماره یک آماده» چندروزی است که در سینماها به نمایش درآمده و وقتی فیلم جدیدی از استیون اسپیلبرگ اکران شود، همه به یاد نوستالژی‌های خود با فیلم‌های متنوع و رنگارنگ کارنامه این فیلمساز پرآوازه می‌افتند. برای ادگار رایت، اسپیلبرگ یکی از مرشدان اصلی است و وقتی بخواهد از او صحبت کند، بیش از همه درباره فیلم نخست او حرف می‌زند: «دوئل».

رایت به تازگی در گفتگویی که توسط نشریه امپایر ترتیب داده شده، با اسپیلبرگ درباره «دوئل» حرف زده است. او ابتدا کمی در این‌باره توضیح می‌دهد که چرا این فیلم برایش جایگاه خاصی دارد: «من “دوئل” را در زمان کودکی در تلویزیون دیدم و از همان زمان شیفته آن شدم. فیلم مجموعه نابی از تعلیق است. یک سرمشق عالی برای فیلم‌سازی نزدیک به سینمای صامت. من همچنان فکر می‌کنم حتی حالا و پس از آثار کلاسیک شده‌ای که اسپیلبرگ بعدها ساخت، این فیلم یکی از باشکوه‌ترین جلوه‌گاه‌های نبوغ اسپیلبرگ است و تماشای آن برای فیلمسازان جوان همچون یک مسترکلاس آموزنده است.»

کارگردان «بیبی راننده» وارد جزئیات می‌شود و به یکی از مشخصه‌های جالب توجه فیلم اشاره می‌کند: نبود دیالوگ. فیلم داستان مردی را روایت می‌کند که پشت ماشین پلی‌موث خود در حال رانندگی است و حین عبور از جاده‌های دره‌ای کالیفرنیا ناگهان به یک کامیون بزرگ تانکردار می‌رسد که راننده آن دیده نمی‌شود. با یک آنتاگونیست نامعلوم و راننده‌ای که تنها داخل ماشینش نشسته، جایی برای دیالوگ وجود ندارد و بنابراین این یک انتخاب آگاهانه بوده است.

اسپیلبرگ نیز درباره جزئیات فیلم به رایت گفت: «من حدود پنجاه درصد دیالوگ‌های فیلمنامه را حذف کردم. داستان جوری بود که به من می‌فهماند باید اولین فیلم صامت خود را بسازم. من طرفدار پروپاقرص دوران سینمای صامت هستم. من حتی سعی کردم شبکه را قانع کنم تا دیالوگ‌های بیشتری حذف شود («دوئل» یک فیلم تلویزیونی بود که در خارج از آمریکا در سینماها نیز اکران شد)، اما مدیران شبکه اعتقاد داشتند این میزان دیالوگ برای برقراری ارتباط با بیننده‌های عادی و نه‌چندان حرفه‌ای تلویزیون لازم و جزئی از نقشه راه پروژه است. اما اگر آن روزها تدوین نهایی دست خودم بود، بخش‌های دیگری از دیالوگ‌ها را نیز کنار می‌گذاشتم.»

رایت درباره اهمیت فیلم ادامه می‌دهد: «”دوئل” فیلمی است که باید با حواس جمع تماشایش کنید. اگر با استانداردهای امروز کارگردانی تلویزیون یا در واقع همان تلویزیون‌های کانالی آن را ببینید، تقریبا یک فیلم هنری به نظر می‌رسد. چیزی که به نظر من بسیار شگفت‌انگیز است. هنگام تماشا احساس می‌کنید که دارید یک فیلم صامت پررمز و راز را می‌بینید.»

گفتگو سپس به سمت شرایط سخت تولید پروژه رفت. اینکه فیلم با مدت زمان یک فیلم سینمایی تنها در 11 روز فیلمبرداری شد و این‌که اعتماد به نفس بالای اسپیلبرگ 25 ساله در آن زمان چگونه به شکل گرفتن نخستین فیلم او کمک کرد.

در انتهای گفتگو اسپیلبرگ در این مورد حرف زد که او در انتخاب پروژه برای ساخت، همان رویکردی که در فیلم نخست داشت را تا امروز دنبال کرده است. در اوایل کار فیلمسازی او وقت و مهم‌تر از آن پول لازم برای ساخت پروژه‌های پرشور مثل آن‌چه درباره یوفوها ساخت (برخورد نزدیک از نوع سوم) را نداشته است. بنابراین هر پروژه‌ای که انتخاب می‌کرد، به سرعت وارد پیش تولید آن می‌شد. «من هرچه بیشتر درباره چیزی فکر کنم، احتمال این که دیگر آن را نسازم بیشتر می‌شود. در واقع این فیلم‌ها واکنش ناخودآگاه و سریع من به چیزهایی بودند که به نظرم درست می‌آمدند. من به این احساس ناخودآگاه اجازه دادم در تمام این 49 سال فعالیت سینمایی و تلویزیونی مرا هدایت کند.»