بایگانی‌ها

یک داستان زمستانی

یک داستان زمستانی
یک داستان زمستانی

ترجمه:اردوان وزیری

لسلی فلپرین(هالیوود ریپورتر)
پس از موفقیت دو فیلم سوغات و سوغات قسمت دوم که پرتره‌ای از هنرمند بودند جوآنا هاگ نویسنده و کارگردان انگلیسی با ساخت دختر ابدی،که یک داستان زمستانی حزن‌انگیز با عناصر سینمای وحشت است از مسیر سبک مألوف خود تغییر جهت می‌دهد.این فیلم به شکل موثری فصل سوم در داستان سوغات به شمار می‌رود،داستانی که بعد از ماجراهای دهه 1980 در قسمت دوم حالا به زمان حاضر می‌‌پردازد.این بار،تیلدا سوئینتون نقش آواتار داستانی هاگ یعنی جولی (که در اصل دختر سوئینتون،آنر سوئینتون برن بازی می‌کرد) را به عهده گرفته و در عین حال نقش مادر نجیب و اصیل جولی،روزالیند را نیز ایفا می‌کند.این به سوئینتون فرصت می‌دهد تا اشتیاق خود به مدل موی پیچیده و پنهان شدن پشت آرایش و تغییرقیافه را یک بار دیگر تجربه کند.این دو زن در یک سفر احساساتی و عاطفی به یک هتل دورافتاده می‌روند،سفری که خاطرات خوش و ناخوش را به طور توأم برای‌شان به همراه دارد.در حالی که ممکن است این کاراکترها آشنا به نظر برسند سبک فیلم نشان‌گر تغییری قابل توجه در کارگردانی هنری هاگ است که امکان دارد هوادارن مشتاق او نپسندند.

درست همان‌گونه که فیلم‌های سوغات مسیر خود را از آثار اولیه‌ی عمدا ایستا و تلخ او جدا کردند،در این‌جا نیز هاگ بیش‌تر با شیوه‌ها و روش‌های جدیدی در فیلم‌سازی سر و کار دارد.به عنوان مثال در سرتاسر فیلم دائما از موسیقی غیرداستانی که حاصل جهان خود فیلم نیست استفاده می‌شود(یک تم از موسیقی بلا بارتوک برای سازهای زهی،ضربه‌ای،چلستا).در جایی دیگر ما عناصری از فیلم‌های ژانر وحشت مثل غژغژ تخته‌های چوبی،لولا‌های زنگ‌زده در،و چهره‌هایی که نگاهی آنی و زودگذر به پنجره‌ها می‌اندازند می‌بینیم.استفاده از آینه‌ها در دکور و طنین‌انداز شدن ساوندترک موسیقی یک نوع همبستگی با نقش‌آفرینی آینه‌ای سوئینتون پیدا می‌کنند.سوئینتون در نقش جولی یا روزالیند از یک ژست حرکتی یا حالت استفاده می‌کند و سپس با تغییری بسیار ظریف در قوس ابرو یا حالت دهان آن را برای کاراکتر دیگر نیز تکرار می‌کند.این حرکتی شایسته توجه و قابل احترام است.یک چرخش نهایی،طرح داستانی فیلم را با یک قطعه کوچک غمگین و دلچسب به اتمام می‌رساند.