بایگانی‌ها

بازی‌ها درخشان است

بازی‌ها درخشان است
بازی‌ها درخشان است

ترجمه:ارغوان اشتری

لیلا لطیف(ایندی‌وایر)

در حالی که تاریخ سینما مملو از تصاویر پرنقص از  معلولیت است، به نظر می رسد  در این دوره جدید فیلمسازان  نبوغی  را بکار می گیرند؛ فیلم «صدای متال» از طراحی صدای درخشان برای نشان دادن زوال و اعوجاج ناشنوایی استفاده کرد.  به همین شکل «شب، داخلی، دیوار» رویکردی به نابینایی دارد که احساس می‌شود با تفکر ساخته شده است، و ما را به درون آنچه قهرمان داستان می‌تواند تجربه کند و حس ملموسی از آنچه احساس می‌کند از  او گرفته شده، ، می‌برد.

 

.

در  ابتدا به نظر می رسد «شب، داخلی، دیوار»  ممکن است  نسخه هنری  و ایرانی از ِ تصویر ترسناک پرتلاطم «نفس نکش»(فده آلواراز) باشد.لیلا (دیانا حبیبی)، زنی ناامید در حال فرار، در یک آپارتمان  پناه می گیرد.در حالی که آژیرها ی پلیس بیرون به صدا درمی آیند و پلیس به ساختمان هجوم می‌برد.لیلا زیر یک میز خودش را مچاله  و سعی می کند هق هق گریه اش را خفه کند. این آپارتمان متعلق به علی (نوید محمدزاده) است، مردی که بیشتر بینایی خود را از دست داده و علیرغم گفته های پزشکش، علاقه چندانی به مصرف داروهای مورد نیاز برای حفظ  همان بینایی کم را ندارد.این فیلم صحنه هایی  را از دید علی  به ما نشان می دهد که چگونه نور و سایه  در محیط می رقصند و او می تواند با فشار دادن صورتش به آنها  برخی از کلمات در یک نامه  یا صفحه تلفن تشخیص دهد. نقش آفرینی نوید محمدزاده و  دایانا حبیبی یکسره بسیار عالی، پریشان و توام با نمایش از دست دادن امید است.  

.

وضعیت شوم آنها را که کنار بگذاریم، ظلم در «شب، داخلی، دیوار»شکوهی هنرمندانه دارد. حتی در معماری بروتالیستی ساختمان، وحید جلیلوند جذابیت و زیبایی می یابد. به نظر می‌رسد پلکان‌های فلزی ساده به بهشت می‌رسند و شیرهای زنگ‌زده به نظر می‌آیند که از تنهایی گریه می‌کنند. این سومین فیلم کارگردان است (سومین فیلمی است که در ونیز اکران می‌شود اما برای اولین بار برای شیر طلایی رقابت می‌کند) اما  جلیلوند با تمام اعتماد به نفس یک استاد قدیمی کارگردانی می‌کند و می‌تواند زمان و مکان را در هم تنیده کند.