ترجمه:ارغوان اشتری
جان وو مرد کمحرفی است. به همین دلیل به آسانی قرابت او با کاراکتر جف کاستلو(با بازی ستاره سینمای فرانسه آلن دلون) در سامورایی ساخته ژان-پییر ملویل قابل درک است.شخصیت بارانیپوش و آرامِ آلن دلون در کسوت قاتل کم حرف چنان تاثیری بر جان وو گذاشت که او کاراکتر آدمکش( چو یون فات) در فردایی بهتر را براساس نقشآفرینی آلن دلون الگوبرداری کرد.
جان وو درمورد فیلمهای اکشن از ویژگی حرف میزند که معمولا آثار اکشن فاقد آن هستند:منشنمایی. او عقیده دارد که، « در یک نما، کل داستان را تعریف میکنید.»
در کتاب «بهترین فیلمهایی که هرگز ندیدهاید» نوشته رابرت کی.اِلدر، سی و پنج فیلمسازدرباره محبوبترین فیلمی که آنها را تحتتاثیر قرار داده، فیلمهای که بعضا در محاق فراموشیرفته صحبت میکنند.یکی از فیلمسازان جان وو و فیلم محبوبش سامورایی ساخته ژان پییر ملویل است.
ژان پییر ملویل ، سامورایی را در سال 1967 با بازی آلن دلون، ناتالی دلون، فرانسوا پریه و… ساخت.
در گفت وگویی که نویسنده کتاب با جان وو داشته ، او از ملاقات با بازیگر محبوب خود آلن دلون صحبت میکند و از سکانسهایی در آثارش میگوید که ادای دین صریح او به ژان پییر-ملویل است.
چطور سامورایی را برای تماشاگری که فیلم را ندیده توصیف میکنید؟
-سامورایی داستان قاتلی است که شرافت فراوانی دارد. ترجمه چینی فیلم قاتل تنها است. و آلن دلون در نقش جف کاستلو بسیار خونسرد است. او اصلا در فیلم حرفی نمیزند. فقط نگاه میکند. حرفهای فراوانی در چهره اوست.
چگونه سامورایی را تماشا کردید؟
-در یک سالن سینمای فیلمهای تجاری ِ زیبا در هنگ کنگ سامورایی را دیدم. در آن دوران، آلن دلون بینهایت محبوبیت داشت. مردم دیوانهی او بودند. شماره یک بود.
وقتی فیلم را تماشا میکردم، دهانم باز مانده بود.از سامورایی، کارگردانی به نام ژان پییر ملویل را شناختم. ساختن چنین فیلمی غیرمتعارف بود. دیالوگ چندانی نداشت، خیلی آرام، خیلی باسبک بود.سامورایی خونسردترین فیلم است.(میخندد)
درباره سبک سامورایی صحبت کنیم. آلن دلون باعث شد ترنچ کت ( trench coat) زیبا به نظر برسد.
به همین دلیل، وقتی فردایی بهتر را میساختم، به تن چو یون فات ترنچکت پوشاندم. شبیه دلون شد.در هنگ کنگ هوا بسیار گرم است.مردم هرگز در زمستان هم کت بلند نمیپوشند.
اما پس از نمایش فردایی بهتر،مردم هنگکنگ کت بلند میپوشند…
-بله، بله و عینک آفتابی میزنند.
به عنوان فیلمساز سکانس محبوب شما در سامورایی کدام است؟
-یکی از سکانسهای محبوب من، سکانس افتتاحیه ، در اتاق جف کاستلو است. او روی تخت درازکشیده، و قفس پرنده مقابل دوربین است. قفس پرنده را به خاطر داری؟ و پرنده درون قفس بالا و پایین میپرد. نمای بسیار بسیار طولانی است، که فقط دوربین روشن است و کاستلو را درازکشیده روی تخت نشان میدهد. و سپس سکانس تیتراژ شروع میشود.
بنابراین در یک نما کل داستان تعریف میشود. یعنی به شما میگوید او کیست و چقدر جف کاستلو تنهاست. همدم او تنها یک پرنده است.به همین دلیل در تمام فیلمهایم سکانس پرندهها را دوست دارم.
شما با آلن دلون ملاقاتی چندسال پیش داشتید، اینطور نیست؟
-یکی از دوستان آلن دلون به او گفته بود که چقدر فیلمهایش را دوست دارم. دلون فیلم قاتل(1989، جان وو) را دیده بود و خیلی خوشش آمده بود. او میدانست که قاتل ادای دینی به ژان پییر-ملویل است.
او به من گفت که خیلی فیلم من را دوست داشته و مرا در آغوش گرفت وسپس داستانی را برایم گفت. ملویل استودیوی خودش را داشت. و در میانه تولید فیلم ناگهان استودیو آتش گرفت. همه چیز سوخت. ملویل در حالی که پیژامه به تن داشته به استودیو رفته بود.نیمه شب بود و آلن دلون هم خودش را به استودیو رساند. او دید که ملویل در آستانه در استودیو ایستاده و به داخل نگاه میکند در حالی که همه چیز در حال سوختن است.آلن دلون کنجکاو شده که ملویل به چه چشم دوخته.ملویل رو به آلن دلون گفته بود:« پرنده، پرنده.» او قفس پرنده را گوشه استودیو دیده بود.شعلههای آتش زبانه میکشید و ملویل نگران پرندهای بود که در سامورایی از او فیلم گرفته بود. آلن دلون دیگر فیلم بازی نمیکند. چند کار در تلویزیون بازی کرده.آلن دلون گفت:« پیدا کردن کارگردان خوب شبیه کارگردانان دوران قدیم سخت شده.» به این دلیل او دیگر علاقه به سینما ندارد. اما هنوز همان عشق و هیجان و انرژی در او هست. به نظر پیر نمیرسد. بسیار مهربان بود.به من گفت هر وقت به من احتیاج داشتی،هرجا که باشم،فقط با او تماس بگیرم، برای کمک به فیلمهایم خودش را میرساند.
آیا درسهای دیگری از سامورایی آموختید؟
–من یک سکانس شبیه سامورایی در قاتل به عنوان ادای دین ساختم. چو یون فات وارد یک باشگاه شبانه میشود.در باشگاه شبانه خوانندهای، سالی یه میخواند. او در حال آواز خواندن با چو یون فات تماس چشمی برقرار میکند. و ترانه و اشعار درباره تنهایی، عشق و طلب عشق است. به نظر میرسید ترانه این دو را به هم نزدیک میکند. هر دو تنها و نیازمند عشق بودند. و سپس چو یون فات از کنار او بدون کلامی میگذرد. وارد اتاق میشود. مردی که قرار است بکشد، در اتاق است.دستکشها را میپوشد، اسلحه میکشد، در میزند، در را باز و شلیک میکند.
آن سکانس کاملا شبیه سکانسی در سامورایی است. آلن دلون وارد باشگاه شبانه میشود که زنی سیاهپوست در حال خواندن ترانه و نواختن پیانو است.سپس آلن دلون از کنار خواننده میگذرد، وارد دفتر میشود، مرد را به قتل میرساند و میرود.
چه ویژگی ملویل را به کارگردانی بزرگ تبدیل کرد؟
-چون هیچکسی شبیه او در آن زمان نبود.(خنده)توضیحش سخت است. فقط فیلمهای او را بیشتر ببین. برو و نسخه نمایش خانگی دایره سرخ را بخر. پشت صحنه فیلم را هم دارد.دایره سرخ سال 1970 به نمایش عمومی درآمد. فیلمی است که من آرزوی بازسازیاش را سالیان سال داشتهام. «سرسخت/Hard Boiled»(1992، جان وو) را دیدهای؟
البته.
-لحظهای در سرسخت است که چو یون فات و تونی لیانگ در تونل بیمارستان گیر افتادند. آنها باید تونل را منفجر کنند تا راهی به بیرون بیابند. بنابراین چو یون فات گلولهها را داخل سوراخ دیوار میگذارد. سپس با تفنگش گلوله را هدف میگیرد. دستانش میلرزند و ناگهان بدون نگاه، شلیک میکند و گلولهها دیوار را منفجر میکنند. ایده از دایره سرخ است.
چه چیزی را درباره ملویل دوست داشتید؟ چرا فیلمهای او تا این حد بر شما تاثیر گذاشته است؟
–فکر میکنم هر دوی ما یک فلسفه داریم. ما بهیک نوع ارزشهایی باور داریم. در دوران کهن،در جامعه چینیها مردم روحیه واقعی جوانمردی را بسیار ستایش میکردند.کمک به مردم، ایثار برای دیگران . ملویل نیز همینطور است.