در خبرگزاری فارس به سینمای ایران در دهه نود و تزریق پولهای پرداخته شد که با عناوینی مانند پولهای کثیف، پول شبههناک، سرمایه مشکوک از آنها نام میبرند
درباره این موضوع محمد کلهر با مرتضی شایسته و سیدجمال ساداتیان تهیهکنندگان پیشکسوت سینما و امید معلم و ایزد مهرآفرین روزنامهنگاران سینمایی میزگردی را برگزار کرد. آنها معتقدند با گردش مالی محدود سینما، ظرفیت این موضوع که در آن پولشویی انجام گیرد، وجود ندارد. ضمن اینکه اگر موارد مشکوکی هم وجود داشته باشد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضاییه باید به موضوع ورود کنند. .
در ادامه صحبتهای امید معلم را در این میزگرد میخوانید:
درباره وجود سرمایه مشکوک در سینمای ایران با چرخه اقتصادی 299 میلیارد تومانی
–ما داریم صحبت از چه مقدار پول میکنیم؟ پدرم (زندهیاد علی معلم) همیشه میگفت: «کل تراکش مالی سینمای ایران اندازۀ یک ساختمان در سعادتآباد تهران است.»
دو بحث وجود دارد؛ یکی اینکه ما میگوییم پولهایی وارد سینما میشود که کثیف است، چه مرجعی تشخیص میدهد این پولها کثیف است؟ قوه قضاییه ، پس تا زمانی که قوه قضاییه اعلام نکند پول این فرد دزدی است، تهیهکنندهها با چه ملاکی میتوانند کشف کنند پول این طرف دزدی است یا دزدی نیست؟ آیا ما یک دستگاه اطلاعاتی در سینما داریم که میتواند تشخیص بدهد این فردی که الان وارد شده است پولش دزدی است؟! نه؛ واقعاً خیلی از دوستانی که امروز هم میگویند پول آنها مشکوک است را از نزدیک دیدم و میگفتند ما شرکت ساختمانی داریم، فلان شرکت را داریم و به نظر برآیند عملکردشان مثبت بود.
پس اولاً ما عوامل سینما را مقصر این داستان ندانیم، این خیلی مهم است مثلاً برخی مصاحبه میکنند و میگویند این دوستان بیایند دستمزدشان را برگردانند! یعنی چه؟! یک سریالی ساخته شده است، دستمزدها دریافت شده از کجا میدانستند این فرد قرار است بعداً محکوم شود؟ تازه پرونده در روند قضایی است، هنوز حکمش مشخص نشده، پس این غلط است.
ما چرا میگوییم «پول کثیف»؟ ما اصلاً ساختار صحیح برای سینما درست کردیم؟ یعنی آیا همین الان یک اتحادیه درست از تهیهکنندگانی داریم که بتوانند نظارت کنند که سرمایهگذاران چه کسانی هستند؟ نه! خانه سینما اصلاً انگار وجود ندارد، یعنی یک تشکل صنفی که باید همۀ اینها را بررسی و کنترل میکرده است. تهیهکنندۀ ما که الان مجبور است میلیاردی دستمزد بازیگر بدهد؛ این موضوع تقصیر انجمن بازیگرهاست، چون آنجا باید مشخص میکردند که دستمزد سقف دارد، دستمزد این حد بالاتر نمیتواند برود و … اینها همه کارهای صنفی است که درست اتفاق نیفتاده است، پس مشکل صنفی محور اول است.
محور دوم؛ طی دهههای اخیر دولت فکر میکرد خودش تهیه کننده است، یعنی مدام میآید فیلم تولید میکرد و به تهیهکنندگان بخش خصوصی اعتماد نداشت، درنتیجه باعث شد تهیهکنندگان خصوصی آرام آرام به حاشیه رانده شوند، چون خسته شدند، مدام فیلم تولید میکردند بعد یک فیلم دولتی میآمد پروپاگاندا میکرد و جای اکران را میگرفت و باعث میشد ضرر کنند. درنتیجه بخش خصوصی ما الان در ضعیفترین حالت ممکن است. در این سالها که دولت تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفت، بودجهاش کم شد و دیگر نمیتوانست مثل سابق فیلم تولید کند و سینما مجبور شد از بیرون سرمایه بیاورد. در بیرون هم یکسری سرمایهگذار داریم که روند عادی دارند، مالیات پرداخت میکنند و اتفاقات بیرونیشان را پیش میبرند، یک گروهی هم داریم که مشخص نیست تراکنش مالی آنها چیست. پس این وسط تقصیر سینما چیست؟ سینمایی که از یک طرف آن را وابسته به دولت کردند و حالا دولت پول ندارد و از آن طرف، هم بخش خصوصی را که تهیهکنندگان سینما هستند ضعیف کردند و تهیهکنندگان خصوصی هم حرفی برای گفتن ندارند، تکلیف سینماگر چیست؟ باید بایستد تماشا کند که سینما دارد فرو میریزد؟ نه باید کارش را انجام بدهد و در موارد مشکوک، قوه قضاییه ورود کند و مثلاً بگوید تا اطلاع ثانوی با فلانی کار نکنید. نکته دیگر اینکه آیا با پول فلانی در سینما اتفاقات عجیب و غریبی افتاده است؟ نه، واقعاً بعضی از آثاری که ساخته شده، آثار مهمی است و هیچ اختلافنظری هم ایجاد نکرده و برای کشور هم امتیاز منفی در جشنوارههای جهانی نبوده است. فیلمها براساس قوانین کشورمان ساخته شدهاند و تولید شدند و به نمایش عمومی رسیدند.
درباره ورود سرمایه گزاران به سینما
-وقتی میگوییم سرمایهگذار وارد سینما نشود، این برای سینمایی است که همۀ چیز آن روشن شده باشد، مسالۀ سالنسازی را کلاً رها کردهایم اصلاً یکسری از شهرهای این کشور سالن سینما ندارند، سالن ندارند که مردم بروند داخل آن فیلم ببینند. در سینما نه سالنسازی درست اتفاق افتاده است، نه روند جذب سرمایهگذار و تهیهکننده مشخص شده است. الان تکلیف اکران مشخص نیست، مثلاً در آمریکا فیلم آقای نولان هنوز در پیشتولید است، اما تاریخ اکرانش مشخص است. در ایران، تهیهکننده فیلم را میسازد و تازه فکر میکند چه زمانی اکران کند؟ بعضی از فیلمهایی که در ایام تعطیلات عید سر آن دعوا میشود، اصلاً فیلم اکران عید نیست، این فیلم را باید در پاییز نمایش بدهند، چون دانشجویان باید آن را ببینند، اما فیلم روشنفکری را در عید اکران میکند! در حالیکه فیلمهایی در عید فروش دارند که سبد فروش داشته باشند.
پس ساختار صحیح از صنف شروع میشود که ما نداریم، بحث اینکه صنف بازیگران وجود خارجی ندارد. در صنوف تهیهکنندگان اختلافنظر وجود دارد، چند تا صنف است که یکی نشده است و صنفهای دیگر هم همینطور.
نکته بعدی بازاریابی است که اصلاً نداریم، پخش خارجی اصلاً نداریم، چطور اقتصادمان را با چین مقایسه میکنیم، اما سینمایمان را با چین مقایسه نمیکنیم؟ چین طی 5 سال گذشته به شکل حیرتانگیزی در جشنوارههای مختلف سینمایی حضور فعال دارد و بزرگترین غرفۀ در بازار فیلم جشنواره کن برای چین است، دائم سینمایش را پرزنت و تبلیغ میکند و رسانههایش مرتباً به دیده شدن فیلمها کمک میکنند و با پخشکنندههای خارجی دائم صحبت میشود. ولی ما هیچ کدام از اینها را نداریم.
ما راجع به فساد در سینما میخواهیم صحبت کنیم اشکالی ندارد.الان سینمای ما درگیر کرونا است، ولی کسی تا حالا نگفته اینها دارند بدبخت میشوند، غیر از کمکهای ناچیز دولتی چه باید بکنند؟ اصلاً انگار نه انگار. اگر روند کرونا همینطور ادامه پیدا کند تا 6 ماه دیگر سینمای ایران به طور کامل ورشکست میشود، ما سر چه میجنگیم؟ اصلاً وقتی سینمایی نباشد ما برای چه بحث میکنیم؟
-ما مدام بحثهای اصلی را به حاشیه میبریم، سینمای ایران دچار بحران است! این سینما دارد از بین میرود، اگر کمکی اتفاق نیفتد و سازوکار جدیدی برای سینما طراحی نشود واقعاً مشخص نیست چند سال دیگر بتواند ادامه پیدا کند.
درباره صرفهجویی در هزینه ساخت و نمایش در وی.او.دیها
اکران آنلاین خیلی خوب است و اینکه الان نمونههای موفقی در کشورهای خارجی دارد، الان با اینکه حجم تولیدات آمریکا زیاد است و فروش خوبی هم در سینماها دارند ولی الان کمپانیهایی مانند نتفلیکس، آمازون، دیزنی، اپلتیوی و … بسیار درآمد دارند و اینطوری هم نبوده فیلمهایی که میسازند فیلمهای بیخودی باشد، خیلی از این فیلمها مانند فیلم «رُما» ساخته آلفونسو کوآرون که محصول نتفلیکس بود، در اسکار چندین جایزه گرفت.
بحث اکران آنلاین را جدی بگیریم منتها درست جلو برویم ولی طوری نشود که انحصار باشد و 2 تا ویاودی برای یک نفر باشد، یعنی آدمهای مختلف بیایند که بازار رقابت شکل بگیرد.
ما در طول سال یکسری فیلمهایی داریم که آنها بحران اکران هم دارند، فیلمها را در هنر و تجربه میبریم که اصلاً دیده نمیشوند یا فیلم را با تعداد سالن بالا نمایش میدهند که شکست میخورد، مثلاً «تختی» در میان چند اثر یکدفعه شکست خورد، این فیلمها میتواند در اکران آنلاین قرار بگیرد و فروش خودش را داشته باشد و مخاطب خودش را داشته باشد. ما میگوییم 4 میلیون نفر به سینما میروند ولی الزاماً 4 میلیون نفر سینما را دنبال نمیکنند، 40 میلیون نفر سینما را دنبال میکنند یعنی این فیلمها بعداً به شکل لوح فشرده بیرون میآید و مردم آنها را میبینند، در نتیجه تاثیر سینما را دستکم نگیریم، سینما جای مهمی است و مهترین محل گفتمان بشر است. امیدوارم آن را جدی بگیریم.