اما فیلمهای محبوب این فیلمساز اتریشی چیست که آثارش غالبا مطالعه عمیق شخصی موضوعات اجتماعی است.
میشائیل هانکه معمولا به زبانهای فرانسوی، اتریشی و انگلیسی فیلم ساخته. نخستین تجربه فیلمسازی او «قاره هفتم» (۱۹۸۹) براساس داستان خانواده طبقه متوسط اتریشی بود که همگی خودکشی میکنند.
هانکه یکبار گفته بود:«به اندازه کافی خوش شانس هستم که میتوانم فیلم بسازم و به روانشناس مراجعه نکنم.من میتوانم با فیلمسازی از ترسها و همه این مشکلاتم سر درآورم. امتیاز بزرگی است. امتیاز جملگی هنرمندان است تا بتوانند از ناشادی و اختلالات روانی خود سردرآورند تا اثری خلاقانه بیافرینند.»
هانکه افزوده بود:«فیلمهایی که سرگرمکننده هستند،پاسخهای ساده ارائه میکنند اما به نظرم بدبینانهتر است.چراکه از فضا دادن به اندیشه تماشاگر پرهیز میکنند. اگر در پایان(فیلم) پاسخهای بیشتری وجود داشته باشد،مسلما تجربه غنیتری خواهد بود.»
هانکه با «پنهان» جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره جهانی فیلم کن در سال ۲۰۰۵ برنده شد.او با ساخت «بازیهای مسخزه»،«روبان سفید» به فیلمسازی ادامه داد. رهاورد «روبان سفید» نخستین جایزه نخل طلا جشنواره جهانی فیلم کن بود.او با نخل طلای دوم خود برای «عشق» به معدود فیلمسازانی در دنیا تبدیل شد که دارای دو نخل طلا هستند.
هانکه درباره پایان فیلمهایش میگوید:«من به تماشاگر امکان شرکت (در داستان) را میدهم.تماشاگران دیدن فیلم را با فکر به داستان به پایان میبرند.کسانی که فیلمهای من را میبینند صرفا مصرف کنندگان تصاویری که همه چی را به آنها توضیح میدهد، نیستند.من فیلمهای خودم را میسازم چون تحت تاثیر یک موقعیت قرار میگیرم.تحت تاثیر چیزی که مجبورم میکند بازتابش بدهم. چیزی که خودش را به اثری هنری تحمیل میکند.»
«من همیشه به اثری که دارم میپردازم با صراحت نگاه میکنم . فکر میکنم این وظیفه هنرهای نمایشی است که ما را با چیزهایی در صنعت سرگرمی سازی مواجه کند که معمولا زیر قالی پنهان کرده ایم.»
ده فیلم محبوب میشائیل هانکه به شرح زیر است:
ناگهان بالتازار(روبر برسون،۱۹۶۶)
لانسلو دولاک(روبر برسون،۱۹۷۴)
آیینه (آندری تارکوفسکی،۱۹۷۵)
سالو(پییر پائولو پازولینی،۱۹۷۵)
ملک الموت(لوئیس بونوئل،۱۹۶۲)
جویندگان طلا(چارلی چاپلین،۱۹۲۵)
روانی (آلفرد هیچکاک،۱۹۶۰)
زنی تحت تاثیر(جان کاساویتیس،۱۹۷۴)
آلمان سال صفر(روبرتو روسلینی،۱۹۴۸)
کسوف(میکل آنجلو آنتونیونی،۱۹۶۲)
.