ترجمه: آناهیتا منجزی
از آنجایی که هالیوود عاشق نسخههای جدید فیلمهای نوستالژیک است، ساخت پنجمین قسمت از مجموعه «دزدان دریایی کارائیب» با عنوان فرعی «مردهها قصه نمیگویند»، شش سال پس از ساخت «سوار بر امواج ناشناخته»، چندان عجیب نیست. دیزنی برای ساخت قسمت جدید این مجموعه از دو فیلمساز نروژی کمترشناختهشده به نامهای یواخیم رانینگ و اسپن سندبرگ کمک گرفته است؛ این دو فیلمساز در سال 2012 فیلم ماجراجویانه «کن-تیکی» را کارگردانی کردند.
نتیجه کار فیلمی درباره دزدان دریایی است که با پیروی صادقانه از همان فرمول همیشگی سعی دارد شیوهای را در پیش بگیرد که باعث میشود این فیلمها در آغاز کار جذاب به نظر برسند. یک جانی دپ مغرور را در نظر بگیرید، آن را با یک ضدقهرمان فرازمینی ترکیب کنید و سپس کمی سرقت متهورانه و تعقیب و گریز و چندین نبرد دریایی به آن اضافه کنید و کار را با یک پایانبندی بینهایت عجیبوغریب تمام کنید.
داستان این فیلم درباره ملوان جوانی به نام هنری ترنر (برنتون ثوایتز) است که تصمیم دارد پدرش، ویل (اورلاندو بلوم)، را که نفرین شده نجات دهد. هنری گمان میکند جک اسپارو معروف (جانی دپ) به او کمک خواهد کرد تا نیزه سهشاخه خدای دریا را پیدا کند و این نفرین را از بین ببرد. تعجبآور است که همه فکر میکنند اسپارو با آن وضعیت آشفته و عجیبوغریباش میتواند هر کاری بکند. در هر صورت ترنر با این دزد دریاییِ کارکشته و زن جوانی به نام کارینا (کایا اسکودلاریو) همراه میشود؛ این زن ادعا میکند نقشهای دارد که هیچ کس نمیتواند آن را بخواند. این نقشه در حقیقت یک دفترچه راهنما در زمینه ستارهشناسی است که کارینا معتقد است در پیدا کردن نیزه سهشاخه به آنها کمک خواهد کرد.
آنها فقط باید از چنگ یک دزد دریایی مرده به نام کاپیتان سالازار (خاویر باردم)، که حالا به شکل روح بازگشته است، بگریزند. کارینا سعی میکند با استفاده از نقشهاش این گروه را راهنمایی کند. علیرغم تایید کردن او، در حقیقت هیچکس حرفهایش را باور نمیکند. کمی ناامیدکننده به نظر میرسد، اما جالب اینجاست که او در پایان فیلم میتواند خودش را اثبات کند؛ در نهایت میتوان گفت که این فیلم درباره مردانی است که زنان را باور ندارند.
جانی دپ در نقش جک اسپارو به عنوان یک آدم لوده اما در عین حال جذاب، همیشه این توانایی را داشته است که در مرز باریک بین یک قهرمان و شخصیتی بزدل که به کمک نیاز دارد حرکت کند. قسمتهای قبلی «دزدان دریایی کارائیب» باعث میشود بازی دپ بینقص به نظر برسد، اما او در این فیلم صرفا همان حرکات قبلی را، که ما در قسمتهای پیشین این مجموعه از آنها لذت بردیم، تکرار میکند. فیلم «مردهها قصه نمیگویند» به این نکته اشاره میکند که هنوز هم میتوان «دزدان دریایی کارائیب» را ادامه داد، اما واقعیت این است که در این قسمت هیچ ایده جدید و خلاقانهای وجود ندارد.
منبع: لس آنجلس تایمز