بایگانی‌ها

نقش آبی سیمین…

نقش آبی سیمین...
نقش آبی سیمین...

 

محمد جلیلوند

دنیای تصویرآنلاین-سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب نیاز به نیروهای تازه وارد و جوان داشت تا چرخ سینمای نوپای انقلاب به حرکت دربیاید.در این بین بازیگری وضع خاص تری داشته و با ممنوع الکار شدن تعداد زیادی از هنرپیشگان پیش از انقلاب،نیاز به بازیگران تازه نفس بیش از پیش احساس می شد.از نسل نخست بازیگری پس از انقلاب سینمای ایران،به نام های شاخصی برمی خوریم که فاطمه معتمدآریا یکی از آنهاست.بازیگری با کارنامه ای غنی از نقش های بزرگ و به یادماندنی که هفتم آبان ماه 1340 در تهران متولد شده و از سال 1353 وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان شده است.او در ابتدای دهه شصت به عنوان عروسک گردان با  «شهرموش‌ها» وارد تلویزیون شده و پس از آن به سریال «محله بروبیا» ساخته مشترک مسعود رسام و بیژن بیرنگ پیوست و سرانجام با فیلم سینمایی «جدال» ساخته محمدعلی سجادی وارد سینما شد.حال به بهانه تولد 57 سالگی این بازیگر توانا نگاهی به تعدادی از شاخص ترین نقش های او در سینما و تلویزیون می اندازیم.

«ریحانه»

نخستین فیلم بلند سینمایی علیرضا رئیسیان یک ملودرام خوش ساخت و جامعه محور بود که نقش اول آن کاملا با فرم بازی معتمدآریا همخوانی داشت.ریحانه به دلیل اختلاف با شوهرش اسکندر به خانه پدری بازمی گردد این در حالی است که برادرش حیدر واسطه ازدواج او با اسکندر بوده است.حیدر که چند سال پیش مانع ازدواج ریحانه و پسرعموی‌شان رضا شده،تاب شنیدن حرف های اهل محل را نداشته و با ریحانه برخورد تندی می کند.«ریحانه» پس از گذشت نزدیک به سه دهه از نخستین نمایشش در جشنواره فیلم فجر،فیلم نسبتا کهنه و متوسطی به چشم می آید که مهمترین نقطه قوتش بازی معتمدآریا است.بازیگری که پیش از این فیلم هم چند تجربه در سینمای ایران داشته و با وجود آن که برای  «برهوت» ساخته محمدعلی طالبی سیمرغ بلورین نقش مکمل زن را هم برده بود،با «ریحانه» کاملا دیده شد.چرا که گزینه ایده آل و کاملا مطمئنی برای نقش‌هایی از جنس ریحانه به حساب می آمد.به خصوص نگاه‌های تاثیرگذارش که کاملا تماشاگر را تحت تاثیر قرار می دهد.

«یکبار برای همیشه»

یکی دیگر از شاه نقش های معتمدآریا در سینما و بهترین فیلم سیروس الوند که هنوز هم جذابیت های خود را از دست نداده است.یک ملودرام تمام عیار کاملا ایرانی که قصه ای به روز داشته و به خوبی از کلیشه های امتحان پس داده گونه ملودرام در شکل گیری آن استفاده شده است.زهرا زن جوانی است که همسر نقاش ساختمانش(محمود)می خواهد طلاقش داده و برای کار به ژاپن برود.این در حالی است که حاملگی زهرا جلوی طلاق را گرفته و این دو نفر را وارد ماجراهای تازه ای می کند.«یکبار برای همیشه»از آن دسته فیلم هایی است که به فیلم بازیگر شهرت دارند و حضور شکیبایی و معتمدآریا کیفیت فوق العاده ای به آن بخشیده است.به خصوص معتمدآریا که رنج کشیدگی زهرا را به بهترین شکل به تصویر کشیده و لهجه جنوبی اش هم اغراق شده و گل درشت جلوه نمی کند.

«همسر»

بازی در فیلم های کمدی برای بازیگران زن سینمای ایران همواره یک چالش به حساب می آید.چرا که کمتر نقش هایی اینچنینی برای آنها نوشته می شود.بازی معتمدآریا در «همسر» ساخته مهدی فخیم زاده در ابتدای دهه هفتاد هم در این راستا قرار دارد.بازی در نقش مدیر یک شرکت دارویی معتبر که به خاطر همین شغل با همسرش به مشکل برخورده و باید میان ریاست یا حفظ زندگی مشترک یکی را انتخاب کند.معتمدآریا بازی روان و راحتی را در این فیلم ارائه کرده اما کفه ترازوی فیلمنامه به سمت مهدی هاشمی و دیگر شخصیت های فرعی کار سنگینی کرده و بار کمدی روی دوش آنها افتاده است.با این حال این نقش توانست دومین سیمرغ بلورین نقش اول زن را نصیب وی کرده و معتمدآریا را به چهارمین سیمرغ زندگی اش تا سال هفتاد و دو برساند که رکوردی خیره کننده به نظر می رسید.

«روسری آبی»

می رسیم به یکی از فرازهای بازیگری فاطمه معتمدآریا که بیش از کارهای سینمایی اش در ذهن مخاطبان سینمای ایران مانده است.یک دلیل آن بازی کاملا رئال وی در نقش نوبر کردانی است که فاصله اش با نقش را از میان برداشته و با نقش یکی شده است.دیگری پارتنر بزرگی به نام عزت الله انتظامی که در نقش رسول عالی ظاهر شده و آن مونولوگ فوق العاده اواخر فیلم را با یک اجرای درخشان به محبوب ترین سکانس روسری آبی تبدیل کرده است.معتمدآریا غرور در عین نیاز نوبر کردانی را به گونه ای بازی کرده که باورپذیر جلوه کرده و در عین حال خالی از وجوه نمایشی نباشد.

«گیلانه»

شاه نقش کارنامه سینمایی معتمدآریا که بازی اش حیرت انگیز و در سطح استانداردهای بین المللی سینمای جهان قرار دارد.قصه زن رنج کشیده ای که سال ها پیش و در اوج جنگ تحمیلی فرزندش اساعیل را روانه جبهه کرده و جانباز تحویل گرفته است.گیلانه در تمامی این سال ها مشغول مراقبت از اسماعیل بوده و همین امر نیز به لحاظ جسمی او را با مشکلات زیادی مواجه کرده است.معتمدآریا در این نقش به خوبی از گریم فوق العاده اش بهره گرفته و با کار روی زبان بدن،گیلانه ای را خلق کرده که بنی اعتماد مد نظر داشته است.استفاده درست و به اندازه از لهجه نیز به کمک این شخصیت آمده و باورپذیری اش را دو چندان کرده است.نکته عجیب درباره این فیلم،صرفا نامزدی معتمدآریا در جشن خانه سینما و جشنواره فجر است در حالی که استحقاق دریافت هردوی این جوایز را داشت.

«اینجا بدون من»

در اقتباس بهرام توکلی از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای،نقش مادر خانواده ای از طبقه کارگر را معتمدآریا به عهده گرفته و حاصل کار هم با توجه به شناخت دقیقش از نقش درخشان از آب درآمده است.وی به خوبی مرز میان عقل و جنون این شخصیت را ترسیم کرده که نمی خواهد نقص جسمی دخترش را بپذیرد و با واقعیت ها کنار بیاید.اوج بازی معتمدآریا را هم می توان در سکانس های برخورد با دخترش دید که در آن اوج بلوغ یک بازیگر و تسلطش بر ابزار این کار را مشاهده می کنیم.

«پریناز»

یکی از تجربه های درخشان این بازیگر که سال ها پیش زنده یاد زاون قوکاسیان هم کتابی درباره کارنامه بازیگری اش«نقش آبی سیمین» منتشر کرد.فیلمی که چند سالی را به دلایلی نامعلوم در محاق بوده و سرانجام پس از چند سال رنگ پرده را دید.زن میانسال و پیردختری که عقاید خشکی داشته و در گذر زمان به وسواس هم مبتلا شده،مجبور به نگهداری از دختر خردسال خواهر جوانمرگ خود می شود.این نقش با توجه به ظرایف و ریزه کاری هایش،نقشی ایده آل برای بازیگری از جنس معتمدآریا است که قادر به نفوذ در لایه های زیرین نقش و خلق آن روی پرده نقره ای است.کاری که در«پریناز» هم انجام داده اما به دلیل توقیف چند ساله فیلم و نیز ضعف های ریز و درشت در کارگردانی اش،آنچنان که باید دیده نشد.

«زیر تیغ»

محمدرضا هنرمند در این مجموعه موفق تلویزیونی،سراغ بازیگرانی رفته که هر یک وزنه ای در سینمای ایران به حساب می آیند.پرستویی،معتمدآریا،پسیانی و سیاوش تهمورث همگی بازی های درخشانی کرده و به بهترین شکل به نقش هایشان جان بخشیده اند.در این بین معتمدآریا نقش زنی را ایفا کرده که پیش از این هم تجربه آن را داشته اما بازی اش متفاوت به نظر می رسد.زنی از طبقه کارگر که در آستانه ازدواج دخترش با اعتراف شوهرش به قتل غیرعمد دوست چندین ساله اش مواجه شده و بهت زده و هراسان به روزهای پیش رو فکر می کند.معتمدآریا این بهت ناشی از اتفاقی تکان دهنده را عالی بازی کرده و کاملا به باور مخاطبان خود از طبقات مختلف جامعه می نشیند.

«قصه ها»

رخشان بنی اعتماد قصه ها را به کولاژی از تمامی فیلم های پیشین خود تبدیل کرده و تعداد زیادی از شخصیت های آنها را در دل فیلمش جای داده است.از جمله نوبر کردانی که پس از مرگ رسول به عقد رضا کارگر جوان کارخانه رسول درآمده و از او پسری نوجوان دارد.نقشی کوتاه اما تاثیرگذار که وصیت به جای مانده از رسول،آن را به یک نقطه عطف می رساند.معتمدآریا این سال های گذشته بر نوبر کردانی را با استفاده از زبان بدن و چشم ها به خوبی نشان داده و همدلی مخاطبانش را برمی انگیزد.