اردوان وزیری
ویژگی اصلی شخصیت موزیسینهای بزرگ و برجسته شوریدهگی است.نوعی شیدایی درونی که حاصل کشف هارمونی نهفته در جهان هستی است که انسانهای عادی معمولن قادر به درک آن نیستند.گویا بر لبه حیات نشستهاند و در همنوایی و همسازی با ریتم و گام کائنات عظمت لایتناهی را روی صفحات پارتیتور مینویسند یا با سازِ جان مینوازند.شخصیت فردی متمایز و به شدت متفاوت آنها از خلاقیت استثنایی و همنشینی با و نزدیکی به اسرار غیر این جهانی سرچشمه میگیرد.لیدیا تار،شوریدهحالی از تبار نوابغی از این دست در آستانه دستیابی به موقعیتی استثنایی به عنوان اولین زن رهبر ارکستر فیلارمونیک برلین قرار است سمفونی پنجم گوستاو مالر را اجرا کند،اجرایی که میتواند به قلهای رفیع در سابقه حرفهای وی بدل شود و بر شهرت جهانی تار بیفزاید.
اما تلاطم و فراز و نشیب موومانهای سمفونی زندگی شخصیاش او را همچون سولیستی که در حیاتیترین لحظه نُتها را فراموش میکند در وضعیت بغرنج و دردناکی قرار میدهد.سایکودرام تاد فیلد برای توصیف و تحلیل فضای ذهن پیچیده تار و شخصیت پر صلابت و سازشناپذیرش که گاهی اوقات او را به زنی ترسناک بدل میکند از اصول و قواعد موسیقی بهره میگیرد.از در هم تنیدهگی ظریف و هوشمندانه ساختارهای موسیقایی با شیوه روایت سینمایی و کارگردانی درخشان مبتنی بر جزئیات و در صدر همه اینها نقشآفرینی خارقالعاده،حیرتانگیز و باورپذیر کیت بلانشت یک فیلم برای شنیدن و یک قطعه موسیقی برای دیدن خلق میشود.داستان فیلم مثل یک کرشندو به تدریج اوج میگیرد و نوانسهای روایت جنبههای مختلف هویت فردی و کاراکتر تار و زیر و بم رازها و هراسهای تیره و تا او را رفته رفته آشکار میکنند.
درک و دریافت شگفتانگیز کیت بلانشت از نقشی که در فیلم ایفا میکند در صحنه افتتاحیه و در مصاحبه قبل از اجرا و ضبط زنده با آدام گوپنیک در فستیوال سالانه مجله نیویورکر بر قاب تصویر نقش میبندد و تا انتهای فیلم به اَشکال مختلف پرورش مییابد. با پیشرفت و گسترش داستان قطعات پازل شخصیت تار اندک اندک کنار هم قرار میگیرند و بلانشت در هماهنگی دقیق و سنجیده با روایت از جان مایه میگذارد تا جانمایه فیلم را به مخاطب منتقل کند.ساختار سینمایی تار اساسن متکی به رابطه تنگاتنگ بین نقشآفرینی منحصر به فرد کیت بلانشت با شیوه کارگردانی تاد فیلد است که از نگرش وی نسبت به فرم داستان و جزئیات و حواشی که قصد روایت آنها را دارد نشأت میگیرد.
ویژگی بصری فیلم حاصل میزانسنهای به دقت طراحی شدهای است که براساس موقعیت داستانی از نورپردازی و فیلمبرداری مطابق با حس و حال هر پلان و هر صحنه بهره میگیرند.فیلم برای بیان روایت،بیش از آنکه به دیالوگ متکی باشد مخاطب را وامیدارد تا به مفاهیم نهفته در پس قاب تصاویر توجه کند.تار اسرار زیادی در خود دارد که کشف همه آنها ذهنی فعال و پویا را طلب میکند.هربرت فون کارایان در توصیف سمفونی پنج مالر گفته بود وقتی این سمفونی را میشنوید گذر زمان را از یاد میبرید.فینال شگرف آن شما را مجبور میکند نفس را در سینه حبس کنید.این بهترین توصیف برای تار است.